گروه آموزشی معارف اسلامی

استان چهارمحال وبختیاری

گروه آموزشی معارف اسلامی

استان چهارمحال وبختیاری

راهنمای دین وزندگی دهم درس13 و14

گروه آموزشی معارف استان چهارمحال و بختیاری | دوشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۶، ۰۴:۱۳ ب.ظ


درس سیزدهم

فضیلت آراستگی

الف) اهداف

هدف کلی: آشنایی با ارزشمندی دو میل درونی یعنی "آراستگی" و "مقبولیت" ولزوم همراهی این دو میل با عفاف

اهداف آموزشی:

-تبیین معنای آراستگی و توجه دادن دانش آموز به اهمیت آراستگی باطنی در کنار آراستگی ظاهری

-         آشنایی با نظر پیشوایان دین دربارة آراستگی و توصیه‌های آنان در این مورد

-         آشنایی با تأثیر آراستگی و پاکیزگی بر زندگی فردی و اجتماعی

-         تبیین معنای مقبولیت و چگونگی کسب آن از راه های صحیح

-         شناخت رابطة آراستگی و عفاف

-         شناخت رابطة مقبولیت و عفاف

ب) محورهای اصلی درس

               1. میل به آراستگی از امیال فطری انسان است و گرایش به آن نه تنها مذموم نیست بلکه به جهت پاسخ به یکی از امیال طبیعی انسان, مورد تاکید است.

2. اسلام نیز بر آراستگی ظاهر و باطن تأکید می‌کند و پیشوایان دین، انسان‌هایی  آراسته چه از لحاظ ظاهری و چه از لحاظ باطنی بوده‌اند.

3.اسلام علاوه بر توصیه های همگانی و عمومی به حفظ آراستگی در مردان و زنان, توصیه های اختصاصی نیز در مورد آراستگی زنان و آراستگی مردان دارد.

4. نیاز به مقبولیت نیز از نیازهای فطری هر انسان به‌خصوص در دورة نوجوانی و جوانی است.

5-عفاف صرفا به حوزه پوشیدگی و حجاب بر نمی گردد بلکه بر طبق تعریف دقیق, عفاف حالتی درونی است که انسان را از تندروی یا کندروی در پاسخگویی به امیال طبیعی بازمی دارد.

6-بنابر تعریف عفاف, انسان باید در برآوردن امیال فطری خود همچون آراستگی و مقبولیت, از افراط و تفریط خودداری کند.

  7. از آنجا که زیبایی در زن عموماً بیشتر از مرد است، توجه به عفاف برای او ارزشمندتر و مقدس‌تر است.

 

ج) اجزای تدریس

این درس شامل اجزای زیر است:

1.       تبیین سیرة پیشوایان در آراستگی:

در این قسمت, بایستی دانش آموز را با پنج نکته مهم در خصوص بحث آراستگی آشنا کنیم:

1. وقتی به مدح آراستگی می پردازیم منظور ما فقط آراستگی ظاهری نیست بلکه شایسته است انسان علاوه بر توجه به آراستگی ظاهر به آراستگی درون خود نیز توجه داشته باشد و همانطور که سعی می کند ظاهرش را از زشتی ها پا ک کند بایستی درونش را نیز از رذایل اخلاقی دور سازد و به زیبایی های اخلاقی اراسته شود.

2. دانش آموز بایستی بداند که میل به آراستگی میلی فطری است که خداوند در درون انسان قرار داده است و پاسخ صحیح به آن نه تنها بد نیست بلکه مورد تاکید است. آنچه مهم است این است که به این امیال به طرز صحیح و به دور از افراط و تفریط پاسخ داده شود که در قسمت  عفاف, آراستگی و مقبولیت به این بحث پرداخته خواهد شد. یعنی  بنابر این کسی که به آراستگی خود توجه دارد به ندای فطرت خود پاسخ داده است که امری پسندیده است. توجه به این نکته از آن جهت است که برخی از نوجوانان و جوانان گمان می کنند که در صورت توجه به آراستگی کاری نادرست و مذموم است. البته در قسمت ارتباط عفاف با آراستگی این نکته بیان می شود

3. مخاطب بداند که توجه به آراستگی یکی از اعمال مورد تاکید پیشوایان دین بوده است و این بزرگان خود در زمره آراسته ترین افراد جامعه خویش بوده اند. بیان سیرة معصومین در این خصوص سبب می‌شود که دانش‌آموزان دریافت درست و شفافی از دیدگاه اسلام به دست آورند.

اگر دانش آموزان احساس کنند که اسلام به آراستگی توجه کرده و به این گرایش طبیعی پاسخ مثبت داده است، علاقمندی آنها به اسلام افزایش می‌یابد و پذیرش احکام دین در حوزه آراستگی برای آنها آسان‌تر می‌شود.

دبیر محترم باید علاوه بر موارد ذکر شده در کتاب، موارد دیگری از سیرة معصومین (ع) را برای دانش‌آموزان بیان کند تا اطلاعات آنها افزایش یابد.

4.نکتة دیگر، آراستگی در عبادت است که می‌تواند در دیدگاه دانش‌آموزان نسبت به عبادت هم مؤثر باشد. عمل عبادت که به ظاهر کاری با آراستگی ندارد و یک عمل معنوی است، در اسلام با آراستگی، کاملاً گره خورده است؛ زیرا میان ظاهر و باطن انسان رابطه است. کسی که با ظاهری ژولیده به نماز می‌ایستد، از بی‌توجهی خود نسبت به خدا و یا روح درهم‌ریختة خود خبر می‌دهد. دانش‌آموز درمی‌یابد که دینی که به آراستگی در هنگام عبادت، اهمیت می‌دهد یک دین واقع‌گرا و متعادل است. او اندک‌اندک باید متوجه شود که میان آراستگی و بی‌بندوباری تفاوت است. بی‌بندوباری در هرجا و هر مورد از نظر خداوند پسندیده نیست، اگرچه در عبادت باشد. مثلاً کسی که فکر کند چون عبادت خوب است، هرجا که رسید، روی هر زمینی هرچند نجس یا غصبی، می‌تواند نماز بخواند مورد قبول خدا نیست. این، بی‌بندوباری در عبادت است. بی‌بندوباری در آراستگی نیز مورد قبول نیست. آراستگی در منزل با آراستگی در خیابان متفاوت است و انسان بی‌بندوبار کسی است که میان این‌دو تفاوت قائل نمی‌شود.

5. وقتی صحبت از توجه به آراستگی در دین اسلام به میان می آید بسیاری از دختران احساس می کنند که با توجه به تاکید اسلام بر پوشیدگی زنان, این سفارشات صرفا در خصوص مردان است و به زنان در این خصوص توجهی نشده است. از همین جهت در بخش پایانی بحث آراستگی سعی شده تا با ذکر نمونه ای بر این نکته تاکید شود که در اسلام به بحث آراسته بودن زنان نیز با رعایت حدود شرعی توجه شده است  و توصیه هایی نیز خاص آنان وجود دارد.بلند گذاشتن ناخن برای زن یکی از این نمونه هاست.  علاوه بر مورد مذکور می توان به موارد زیر نیز اشاره کرد:

امام صادق(ع): حضرت علی علیه السلام همسر و دخترانش را با طلا و نقره آراسته می کرد( وسائل الشیعه, ج5, ص1039, کافی, ج6, ص475)

از امام باقر علیه السلام در مورد طلا برای زنان سوال شد. ایشان فرمودند:استفاده از آن هیچ اشکالی ندارد. سزاوار نیست زن از زیورآلات استفاده نکند و لو به آویختن گردنبندی به گردنش باشد.( وسائل الشیعه, ج2, ص97)

مشاهده می شود دینی که طلا را برای مردان حرام می داند آن را برای زنان سفارش می کند و پیامبری که مردان را به کوتاه کردن ناخن سفارش می کند زنان را به بلند گذاشتن مقداری از ناخن توصیه می کند. این ها نشان می دهد که توصیه به آراستگی صرفا متوجه مردان نیست.

2..تبیین بحث مقبولیت:

یکی دیگر از امیال درونی انسان,  نیاز به توجه و تحسین دیگران یا همان مقبول واقع شدن است. در این قسمت نیز باید این نکته را تذکر دهیم که علاقه انسان به مقبول واقع شدن امر مذمومی نیست زیرا این میل نیز از امیالی است که از سوی خداوند در درون بشر نهاده شده است. آن چه مهم است این است که به این امیال از طریق صحیح پاسخ داده شود. هرکس برای رسیدن به این هدف، راهی را در پیش می‌گیرد. کسانی که روحیه‌ای قوی و باطنی متعادل دارند، با شکوفا ساختن استعدادهای درونی خود، تحسین دیگران را برمی‌انگیزاند، اما انسان‌های حقیر با به کارگیری روش‌های ناپسند، دست به این کار می‌زنند و در نهایت، عده‌ای وضع ظاهری خود را وسیلة جلب توجه دیگران قرار می‌دهند. البته در بسیاری از موارد هم این کار به طور ناخودآگاه انجام می‌گیرد و اگر در این باره از این افراد سؤال شود، برای کار خود دلایل دیگری می‌آورند.

3.تبیین بحث عفاف

در این بخش معنای عفاف که یکی دیگر از امور فطری  است, مورد بررسی قرار گرفته است. عفاف حالتی است که انسان را از افراط و تفریط در پاسخگویی به امیال خویش باز می دارد و انسان را دعوت به اعتدال می کند. بنابر این تعریف که برگرفته از متون دینی است, معنای عفاف بر خلاف تصور امروزی محدود در بحث شهوت نمی شود.بلکه عفاف در کنار هر یک از امیال انسانی معنا می یابد. یعنی به گونه ای باشیم که نه در پاسخگویی به امیال طبیعی خویش دچار سستی و خمودی باشیم و به تعبیری به تفریط گرفتار آییم و نه دچار زیاده روی و هواپرستی.

به تعبیر شهید مطهری اسلام نه مانند برخی مکاتب غربی است که قائل به آزادی کامل امیال انسان باشد و نه چون برخی مکاتب شرق می اندیشد که بگوید بایستی ریشه امیال را در درون انسان خشکاند. ایشان این امیال را چون رودخانه ای خروشان می دانند که رها ساختن بی حد و مرز آن سبب طغیان رودخانه و در نتیجه خسارت و آسیب می شود و خشکاندن آن نیز باعث محروم شدن انسان از ثمرات آن می گردد. ایشان دیدگاه اسلام را حد وسط این دو دیدگاه می داند. دیدگاهی که معتقد است به جای خشکاندن یا رها کردن رودخانه باید بر روی آن سدی زد تا کنترل و مهار رودخانه به دست خودمان باشد و هر جا لازم بود آب را رها کرد و هر جا لازم بود جلوی آن را گرفت.

بنابراین عفاف همان سدی است که باید در برابر امیال ساخت تا هم جلوی طغیان آن را بگیریم وهم از خشکاندن ریشه های آن دوری کنیم.

 

4.تبیین ارتباط عفاف با آراستگی و مقبولیت

پس از تبیین معنای عفت, به بیان ارتباط آن با دو میل درونی انسان یعنی آراستگی و مقبولیت می پردازیم. همانطور که گفته شد عفاف یعنی حد وسط در برآوردن امیال. خداوند خالق ما است و تمامی امیال ما توسط او خلق شده است. از همین رو خداوندی که خالق میل ما به آراستگی است خود فرمان داده است که در برابر این میل عفاف داشته باشید. یعنی حد وسط را نگه دارید. به تعبیر دیگر نه شلخته و ژولیده باشید و نه به حد خودنمایی برسید.

همان خدایی که میل به مقبولیت را در ما نهاده است خود فرمان داده است که حد وسط را نگه داریم. یعنی نه از همسالان و جامعه خود گریزان باشیم و نه این که برای کسب مقبولیت در میان آنان از هر وسیله ای استفاده کنیم؛ بلکه رو به سوی کشف استعدادها و توانایی های خود بیاوریم و با رشد آنها زمینه مقبولیت خویش را فراهم کنیم.

تذکر: توجه دادن دانش آموزان به دو حدیثی که در این بخش ذکر شده است, اهمیت بسیاری دارد. آنان بایستی بدانند که خودنمایی و تبرج , گناه و معصیت بزرگی است و طغیان از فرمان الهی حساب می شود. آنچه بر میزان قبح این گناه می افزاید این است که این افراد موجبات معصیت دیگران را نیز فراهم می کنند و گاه موجب انحراف دیگران می شوند. برخی گناهان جنبه شخصی دارند و فقط به خود انسان لطمه می زنند اما برخی گناهان علاوه بر لطمه به خود باعث انحراف دیگران نیز می شود و برای همین در نزد خدا از زشتی بیشتری برخوردار است که تبرج از آن جمله است.

 

 

5. تبیین چرایی اهمیت دوچندان عفاف برای دختران:

اگرچه زن و مرد هر دو باید عفیف باشند اما  وجود این صفت ارزشمند در زنان ارزش بیشتری دارد. شاید دانش آموزان سوال کنند  چرا؟ علت اصلی مربوط  به روان‌شناسی زن و مرد و وضع جسمانی هرکدام از آنهاست.

خداوند زن را مظهر جمال خود آفریده است و این یک امر مخفی نیست. زن و مرد هر دو این احساس را دارند که زن مظهر زیبایی است، به همین جهت هم به زیورآلات و پوشش‌های زیبا علاقه دارد. از طرف دیگر، خداوند مرد را به گونه‌ای آفریده که تمایلش به زن را در رفتار نشان می‌دهد و به سوی او می‌رود. یعنی جاذبه، غالباً از ناحیة زن است و جذب شدن از ناحیة مرد. این حالت، سبب می‌شود که بنیان خانواده، تحکیم یابد و یک کشش و پیوند میان زن و شوهر برقرار گردد. اگر این حالت جاذبه نباشد، محیط خانواده، بیشتر شبیه یک محیط اداری می‌شود که افراد، صرفاً برای انجام وظیفه گرد هم جمع شده‌اند.

با توجه به این ویژگی‌های متفاوت که در تمام رفتارهای زن و مرد خود را نشان می‌دهد، باید حفظ حرمت و حریم خود، توسط زن از جنبه‌های گوناگون، مانند نحوة سخن گفتن با مرد، راه رفتن از روی حیا و پوشش مناسب صورت بگیرد و مرد از جنبه‌های دیگری، مانند کنترل نگاه و عدم اختلاط با زنان، باید خود را نگه‌دار باشد و تقوای خود را تقویت کند.

این رعایت‌ها برای آن است که از یک طرف جامعه به محیطی تبدیل نشود که افراد فاسد به حرمت زنان تعرض کنند و از طرف دیگر، جاذبة زن و مرد در خانواده به قدری باشد که کمتر سبب جدایی گردد.

میزان طلاق‌های رسمی و جدا شدن‌های عاطفی و عقب افتادن زمان ازدواج، ارتباط مستقیمی با میزان رعایت عفاف و حجاب توسط زنان و مردان دارد.

6.انجام فعالیت«بررسی»

این فعالیت, برای ارزیابی میزان انطباق پوشش افراد با احکام اسلامی است. در این فعالیت, دانش آموزان به نقد و بررسی این موضوع می پردازند و در این نقد و بررسی هر کس خود را نیز به طور غیر مستقیم ارزیابی می کند و نقاط قوت و ضعف خود را در این زمینه بهتر می شناسد.

د) اندیشه و تحقیق

در تمرین اول، تفاوت‌های آراستگی و خودنمایی را که یکی از مهم‌ترین آنها کوچکی نفس در خودنمایی و سلامت نفس در آراستگی است، برمی‌شمرند.

 در تمرین دوم، دانش‌آموزان براساس آموخته‌های خود توضیح می‌دهند که چگونه خودنمایی باعث از میان رفتن عفت انسان می‌شود.

هـ) پیشنهاد

پیشنهاد اول، برای توجه دادن دانش‌آموزان به الگوهای صحیح و نقد الگوهای منفی است.

پیشنهاد دوم، برای تأمل با خویش و نقد و ارزیابی خود و محاسبة نفس است.

دانستنی‌های ضروری برای معلم

1. موضوع عفاف و آراستگی، یکی از موضوعات بسیار مهم و حساسی است که نه‌تنها برای نوجوانان و جوانان امروز، بلکه برای قشر وسیعی از بزرگسالان مطرح است و باید از زوایای گوناگون، آن را بررسی کرد. نوجوان و جوان با ورود به دورة بلوغ، به جسم خود و زیبایی در آن توجه خاصی می‌کند. در این میان، آراسته بودن و نظافت ظاهری مورد تأیید اسلام است؛ اما از سوی دیگر، فرهنگ جدید جهانی براساس زیربنای انسان‌شناسانة خود که به جنبة ظاهری و جسمانی وجود انسان توجه دارد و هویت انسان را در همین حقیقت ظاهری می‌بیند، شرایطی را ایجاد کرده است که قیدوبندهای مربوط به عفاف، گسیخته شود، الگوهای بی‌شماری برای رسیدگی به وضع ظاهری ارائه گردد و هر روز مُد جدیدی روانة بازار شود؛ به طوری که افراد هنوز از یک الگو و مُد فارغ نشده‌اند که شیوه و مُد جدیدی به بازار می‌آید. برای تعمیم و گسترش این فرهنگ که به حقیقت فرهنگ برهنگی است، از شخصیت‌های مرجع جوانان و نوجوانان مانند ورزش‌کاران و هنرمندان بسیار استفاده می‌شود. برخی بازیکنان مشهور فوتبال طبق قراردادهایی که با شرکت‌های تبلیغاتی و تجاری دارند، موظف‌اند که آرایش موی سر و صورت خود را برای مدتی معین- مثلاً یک یا دو سال- در حالت خاصی نگه دارند تا بازار فروش کالاهای آن شرکت‌ها را گرم کنند.

2. توجه داشته باشیم که زیربنا و باطن حجاب، عفاف است که امری فطری تلقی می‌شود و همة انسان‌ها به محض درک انسانیت خود به عفت به عنوان یکی از نخستین مسائل مهم مطرح شده توجه می‌کنند. در داستان خلقت انسان و زندگی حضرت آدم و حوا در بهشت اولیه که بهشت قبل از تشریع بود، وقتی آن‌دو، میوة ممنوعه را می‌خورند و برای ورود به زندگی دنیایی آماده می‌شوند، به اولین چیزی که توجه می‌کنند، عفت است. آیة زیر بیان همین واقعیت است:

«فَدَلاَّهُما بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّة»[31].

بنابراین، باید بتوانیم روحیة عفاف را زنده نگه داریم و پرورش دهیم.

3. خصلت‌های دیگری هم هستند که به عفاف کمک می‌کند؛ مانند حیا، عزت نفس و کرامت انسانی.

ما در این درس، به این مسئلة مهم می‌پردازیم که رعایت عفاف چگونه عزت نفس را که خود یک خصلت فطری است، تقویت می‌کند و نیز بر این موضوع تأکید دارد که بی‌عفتی، آدمی را بی‌مقدار و کرامت انسانی را لکه‌دار می‌سازد. لازم است این مفاهیم به دانش‌آموزان یادآوری شود و ارزش مفاهیم یاد شده برای آنان پایدار بماند. عفاف درونی، حافظ حجاب و پوشش اسلامی است و اگر این عفاف، حیا و عزت نفس درونی در انسان تقویت گردد، گرایش به پوشش اسلامی و سایر مراتب عفاف هم به طور طبیعی حفظ می‌شود.

4. یکی از مظاهر عفاف، آراستگی همراه با پوشش مناسب است. عفاف، جلوه‌های دیگری نیز در رفتار مسلمانان دارد که باید بر آنها تأکید کرد؛ از جمله، اجتناب از نگاه کردن به نامحرم، رعایت حدّ و حدود صحبت کردن در محیط کار و کوچه و خیابان، منع دیگران از بی‌بندوباری در روابط اجتماعی و اموری از این قبیل.

5. یکی از مسائلی که امروزه برای دانش‌آموزان مطرح است، مقایسة جامعة خود با جوامع غربی است. آنها می‌گویند: «چرا با اینکه حجاب و پوشش در غرب وجود ندارد، مشکلات و نابسامانی‌های ناشی از نبود حجاب در جوامع غربی مشاهده نمی‌شود؛ اما در جامعة ما که پوشش و حجاب هست، برخی بی‌بندوباری‌ها در میان جوانان پیدا شده که قبلاً نبوده است؟»؛ در اینجا باید به چند نکته توجه کرد:

الف) در پاسخ به این سؤال، باید از موضع‌گیری یک‌جانبة مثبت یا منفی دوری گزید و به جای دادن پاسخ فوری و یک‌جانبه، گام به گام و به تدریج، سؤال را تحلیل نمود و به کمک خود دانش‌آموزان، پاسخ را نتیجه‌گیری کرد. همچنین باید از دادن آمارهای اغراق‌آمیز و سیاه‌نمایی طرف مقابل پرهیز شود.

ب) توجه کنیم که در جامعة فعلی ما، بی‌بندوباری نزد کسانی بیشتر است که عفاف و پوشش اسلامی را نادیده می‌گیرند و به قانون دین توجهی نمی‌کنند. در واقع، کسانی که از نظر اعتقادات دینی ضعیف‌ترند، به مظاهر مختلف فساد بیشتر رو می‌آورند؛ بنابراین، در همین جامعة ما، گرفتار شدن برخی جوانان و بزرگسالان در دام بی‌بندوباری، ناشی از عدم توجه آنها به عفاف و حیا است. عواملی چون بیکاری برخی جوانان، فاصلة طبقاتی میان برخی اقشار، ضعف در کار فرهنگی و تبلیغی، اتخاذ روش‌های نامناسب تربیتی در خانواده و هجوم تبلیغات منحرف‌کنندة بیگانگان و دشمنان، نقش زیادی در بی‌توجهی جوانان به عفاف و حیا دارند.

ج) متفکران بزرگ غرب و دلسوزان جوامع غربی معتقدند که این جوامع از جهت رفاه مادی و پیشرفت صنعتی به درجات بسیار بالایی رسیده‌اند، اما یک خطر همواره آنها را تهدید می‌کند و مشکلات بیشماری را برایشان به ارمغان آورده است و آن، فساد اخلاقی است. از آنجا که قدرت مادی کشورهای صنعتی زیاد است، آثار و تبلیغات این فساد اخلاقی حتی دامنگیر کشورهای جهان سوم هم می‌شود؛ نمونه‌های این امر، تجارت مواد مخدر، تجارت دختران و کودکان از جهان سوم به کشورهای غربی، ورود الگوهای مختلف بی‌بندوباری جنسی، قرص‌های روان‌گردان، گروه‌های فساد، فیلم‌های ضداخلاقی و مانند آن از غرب به جهان سوم است.

د) نکتة بسیار حائز اهمیت این است که نگاه یک مسلمان به زندگی و هدف زندگی، با نگاه یک انسان غربی (عموماً نه همه) تفاوت دارد. از منظر انسانی که هدفش در زندگی رسیدن به رفاه مادی است، بسیاری از رابطه ها و مراودات ، مجاز و حتی خوب شمرده می‌شوند؛ در حالی که همین روابط از منظر انسانی که هدفی جز رستگاری اخروی ندارد، غیرمجاز و گناه است؛از همین جهت است که در غرب روابط نامشروع  وجود دارد اما جُرم تلقی نمی‌شود و لذا، وجود فرزندانی که از راه غیرمشروع به وجود آمده‌اند، برای مردم آن‌گونه جوامع قُبحی ندارد؛ در واقع، آنان صورت مسئله را پاک کرده‌اند. البته مورد یاد شده، باعث شده است که در آن جوامع، خانواده مفهوم خود را از دست بدهد و با سست شدن این کانون، گرفتاری و ناهنجاری‌های بزرگی ظهور کند. اکنون اغلب مردم در جوامع غربی نگران این‌گونه ناهنجاری‌ها و گرفتاری‌ها هستند.

هـ) روشن است که اگر تمنّیات جسمانی که یکی از مهم‌ترین آنها تمنیات جنسی است، تعدیل نشود و در چارچوبی قرار نگیرد، فرصت پرداختن به جنبه‌های معنوی از میان می‌رود؛ در نتیجه، قوای فکری، تخیلی، عقلی و احساسی آدمی متوجه آن تمنّیات خواهد شد و از حرکت برای تعالی روحی باز خواهد ایستاد. در چنین شرایطی، حتی اگر انسان بسیار عاقلانه هم حرکت کند، صرفاً به حیوانی پیشرفته، توسعه‌یافته و مبادی آداب تبدیل خواهد شد.

6. سخنانی از پیشوایان دین دربارة آراستگی و عفاف

- توجه به آراستگی

قرآن کریم: «یا بَنی‏ آدَمَ خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِد»[32]؛ ای فرزندان آدم، زینت خود را در هر نماز با خود بردارید.

امام علی (ع): آراسته کردن خود، از اخلاق مؤمنان است.[33]

امام علی (ع): همچنان که دوست دارید افراد بیگانه و غریبه شما را در بهترین شکل ببینند و خود را برای آنها می‌آرایید، وقتی نزد برادر مسلمان خود نیز می‌روید، به همان صورت، خویشتن را بیارایید.[34]

امام صادق (ع): البس و تجمل، فان الله جمیل، یحب الجمال، و التکن من حلال.[35]

رسول خدا (ص): من اتخذ ثوباً فلینظّفه.[36]

امام صادق (ع): پیامبر اکرم (ص) برای بوی خوش، بیش از غذای خود هزینه می‌کرد.[37]

امام رضا (ع): سزاوار نیست که مرد استفادة هر روزة بوی خوش را ترک کند؛ اگر نتوانست یک روز در میان و باز اگر نتوانست، هر جمعه خود را خوش‌بو کند و هیچ‌گاه این کار را رها نکند.[38]

امام صادق (ع): دو رکعت نماز که با بوی خوش گزارده شود، بهتر است از هفتاد رکعت که بدون بوی خوش بگزارند.[39]

- رابطة آراستگی باطن و ظاهر

امام حسن عسکری (ع): حسن الصورة جمال ظاهر و حسن العقل جمال باطن؛ خوب بودن چهره و صورت، زیبایی ظاهری و خوب بودن عقل، زیبایی باطنی است.[40]

امام علی (ع): آراستگی باطن، زیباتر است از آراستگی ظاهر.[41]

7. سخنانی از بزرگان

استاد شهید مطهری: گرایش انسان به زیبایی و جمال، یکی از خواسته‌های فطری انسان است و احساس لذت از زیبایی‌ها و تناسب‌ها و پاکیزگی‌ها، با سرشت انسان آمیخته شده است.[42]

استاد محمدتقی جعفری: انسان، به ارتباط با زیبایی محتاج است. بدون زیبایی، روح در تاریکی و خشونت ماده خسته می‌شود.[43]

سعدی: بزرگی را در محفلی همی ستودند و در اوصاف جمیلش مبالغه می‌نمودند؛ سر از جَیب تفکر برآورد و گفت: من آنم که دانم.

شخصم به چشـم عالمیان، خوب‌منظــر است             وز خُبـث باطنــم، ســر خجلـت فتــاده پیش

طاووس را به نقش و نگاری که هست، خلق             تحسین کنند و او خجل از پای زشت خویش

سقراط: زیبایی بدون عفت و فضیلت، همانند گلی خوش‌رنگ، ولی بدون عطر است.

آنتوان چخوف: انسان باید از هر حیث- چه ظاهر و چه باطن- زیبا و آراسته باشد.

شوپنهاور: جمال مایة شرافت ولی مقرون به هزاران شرّ و آفت است.

متن زیر از جواد محدثی، برای خواندن در کلاس مناسب است:

«چشم» دریچه‌ای به دنیای قلب است.

«دیدن» و «نظر»، خواستن دل را در پی دارد.

«هر آنچه دیده بیند، دل کند یاد».[44]

با این حساب، باید به آنچه در «چشم‌انداز» ما قرار می‌گیرد، حساس باشیم. دیدنی‌ها- چه خوب و چه بد- گرایش ما را به سوی خود «جذب» می‌کند و ما اغلب مجذوب چیزی می‌شویم که می‌بینیم.

اگر به افق دوردست بنگریم، «وسعت دید» پیدا می‌کنیم و اگر فقط به جلوی پای خود نگاه کنیم، «نقداندیش»، «حاضرگرا» و «تنگ نظر» می‌شویم. چرا «نگاه حرام» آن همه نکوهش شده است؟ چون دل را هم به دنبال حرام می‌کشد.

نگاه به چهرة عالم، نگاه به در خانة عالم، نگاه به آیات قرآن، عبادت است؛ چون این نگاه، جلوه‌هایی از معنویت، پاکی و حق را به درون انسان منتقل می‌کند.

عارفان، مراقب چشم و نگاه خویش‌اند؛ به حرام نمی‌نگرند، تا تیرگی و سیاهی از روزنة «نگاه پاک» به «خانة دل» نفوذ نکند. وقتی دل از راه چشم تغذیه می‌شود، چرا «غذای حرام» به آن بدهیم؟

زنی از گذرگاهی عبور می‌کرد. امام علی (ع) و جمعی هم نشسته بودند. یکی از حاضران، با چشم و نگاه آن زن را تعقیب کرد. امام او را نکوهش کرد و فرمود: «همین‌گونه نگاه‌هاست که شهوت جنسی را برمی‌انگیزد».[45]

برای طهارت درون، دیده را پاک نگاه داریم و بر این پنجره، دیده‌بانی کنیم. هرکس نقطه یا نقاط ضعفی دارد؛ نقطه‌ضعف برخی هم «شهوت» و «مسائل جنسی» است. آن که نتواند این غریزه را تحت کنترل خویش آورد، گاهی آبروی یک عمر را در یک «لحظه» و با یک «نگاه» می‌بازد. گاهی نگاه، اولین گام یک «راه اشتباه» است. اینکه احادیث، نگاه را تیری از تیرهای ابلیس شمرده‌اند، از این رهگذر است.[46]

شیطان، پیوسته دل‌های جوانان را هدف تیر نگاه قرار می‌دهد. آنچه این تیرها را می‌شکند، «عفاف» است و آنچه در برابر هجوم شهوت است، «تقوا» است.[47]

منابع برای معلم و دانش‌آموز

1. شمائل النبی، ابوعیسی محمد بن عیسی ترمذی، ترجمة محمود مهدوی دامغانی، نشر نی (برای معلم)

2. اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج 18، سیدرضا پاک‌نژاد، کتابفروشی اسلامیه (برای معلم و دانش‌آموز)

3. آیین بهزیستی اسلام، احمد صبور اُردوبادی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی (برای معلم و دانش‌آموز)


   

درس چهاردهم

زیبایی پوشیدگی

الف) اهداف

1.هدف کلی: آشنایی با رابطة حجاب و عفاف و مسائل پیرامون حجاب برای گرایش و توجه بیشتر به حجاب اسلامی

2.اهداف آموزشی:

-         تبیین ضرورت حجاب و پوشش بر مبنای آیات قرآنی و تعیین حدود آن

-         بیان رابطة میان حدّ پوشش و نوع لباس در فرهنگ اسلامی

-         تبیین ارتباط حجاب با مساله آزادی زنان و حضور آنان در اجتماع

-         آگاهی یافتن از مشترک بودن قانون حجاب میان همه ادیان.

ب) محورهای اصلی درس

1. در قرآن کریم و روایات معصومان (ع)، حدود و پوشش زنان به طور دقیق معین شده است.

2. اسلام، حد و شرایط پوشش را معین کرده و شکل و نحوة لباس را به سنت‌ها و فرهنگ‌های محلی مردم واگذاشته است.

3. پوشش اسلامی زنان نه‌تنها مانع آزادی زنان جامعه نمی‌شود، بلکه حضور راحت‌تر و توأم  با عفت آنها را ممکن می‌سازد.

4. پوشش و حجاب، خاص دین اسلام نیست و در همة ادیان الهی و حتی ادیان دیگر مطرح بوده است. البته حدود آن در ادیان دیگر با ادیان الهی متفاوت است.

5. به علت تفاوت در جلوه‌های ظاهری زن و مرد و توجه بیشتر مرد به جلوه‌های ظاهری زن، پوشش زنان محدودة بیشتر و دقیق‌تری دارد که به صورت کامل در دین معین شده است.

 

6. پوشش اسلامی زنان برای زن، مرد، خانواده و جامعه، ثمره‌های فراوانی دارد.

ج) اجزای تدریس

این درس شامل اجزای زیر است:

1. استخراج دستور حجاب از آیات و روایات:

برای دانش‌آموزان بسیار اهمیت دارد که بدانند حکم پوشش، صرفاً یک استنباط فقهی و برداشت فقها نیست که بتوان در درستی آن تردید کرد. آنها بایستی بدانند که در آیات قرآن و پس از آن در روایات، حکم پوشش به طور صریح و روشن آمده است.

معلم، با کمک آیات و روایات به این سؤال پاسخ می‌دهد و مطلب را برای دانش‌آموزان روشن می‌کند. آنگاه دو وظیفة اصلی در پوشش را به صورتی بسیار جدی در کلاس بیان می‌کند. به‌خصوص باید حد پوشش دختران را هم در کلاس خودشان و در کلاس پسران توضیح داد و عواقب وخیم دنیایی و اخروی تخلف از آن را با زبانی صمیمی مطرح کرد.

تذکر1:معلم، هر بندی را که توضیح می‌دهد، آیه مربوط به آن را نیز که در پاورقی بیان شده است, قرائت کند.

تذکر2: اینکه قرآن کریم می‌فرماید پوشش خود را به خود نزدیک کنید، علامت روشنی است بر اینکه زنان جامعة اسلامی عصر پیامبر حجاب داشته‌اند اما رعایت حدود آن را نمی‌کرده‌اند. لذا خداوند دستور می‌دهد که آن حدود را رعایت کنند و گردن و گریبان خود را بپوشانند.

تذکر3: تنها منبع احکام اسلامی، از جمله حجاب، قرآن کریم نیست. جزئیات احکام در احادیث و سیرة پیامبر اکرم و ائمة اطهار (صلوات الله علیهم) آمده است. تذکر این مطلب به دانش‌اموزان ضروری است، مثلاً جزئیات حکم نماز که از روشن‌ترین حکم‌های قرآن است، در روایات و سیره آمده است و هرکس که بخواهد نماز بخواند ناچار است که جزئیات آن را از روایات به دست آورد. کسی نمی‌تواند بگوید من برای انجام نماز نظر فقیهان را که از روایات به دست آمده، قبول دارم ولی در مورد حجاب قبول ندارم.

2. توضیح دربارة شکل پوشش:

طرح این سؤال برای رفع ابهاماتی است که در ذهن دانش‌اموزان وجود دارد. برخی از آنان فکر می‌کنند که همین نحوة پوشش ایرانیان همان لباسی است که دین تعیین کرده است. همچنین دلیل برتری و مزایای پوشش‌هایی شبیه چادر را نمی‌دانند و فکر می‌کنند که دین آن را بر آنها تحمیل کرده است.

ما باید به آنان بیاموزیم که:

اولاً، پوشش اسلامی، در مرتبة اول حافظ عفاف، پاکدامنی و عزت نفس خانم‌ها است. این حقیقت را می‌توانند به تجربه، در پیرامون خود بیابند. به میزانی که میزان پوشیدگی دختران ضعیف‌تر باشد، تعرض افراد فاسد به آنان بیشتر است. این حقیقت هم اختصاص به ایران ندارد.

ثانیاً، این عمل دینی، مانند سایر اعمال، درجات دارد. مثلاً، نماز جماعت از نماز فرادا بهتر است. نماز با حضور قلب بدون حضور قلب افضل است. نمازی که مناجات‌ها و دعاهای بیشتری در آن خوانده شود و با تأنی و تأمل بیشتر باشد، از نمازی که سریع خوانده شود، تأثیر بیشتری دارد. حجاب نیز هرچه کامل‌تر باشد، یعنی عفاف را بیشتر نشان دهد و ظواهر بدن را بهتر بپوشاند، به کمال زن بیشتر کمک می‌کند. چادر، از این جهت برتر از لباس‌های دیگر است. علاوه بر این، چادر سنگینی و وقاری به زن در راه رفتن می‌دهد که لباس دیگری نمی‌دهد. وقتی که یک زن چادری از کوچه‌ای می‌گذرد فضای آن کوچه را عفیفانه می‌کند.

ثالثاً، همان طور که ممکن است یک مسجدی یا یک نمازخوان وجود داشته باشد که خواندن نماز و رفتن مسجد را وسیلة ریاکاری قرار دهد، وجود برخی زنان چادری که عفاف محکمی ندارند، نمی‌تواند دلیلی بر غیرمؤثر بودن چادر باشد، بلکه باید به صورت مجموعی و آماری نگاه کرد و دید که آیا در یک شهر و در میان خویشان، زنان چادری به عفاف نزدیک‌ترند یا زنان دیگر.

رابعاً، حجاب مساوی با چادر نیست. زنانی که حدود حجاب را که در درس ذکر شده است,رعایت کنند، گرچه چادر نداشته باشند، زندگی عفیفانه دارند.

خامساً، پوشش در کشورهای اسلامی متفاوت است. اما همان پوشش‌ها وقتی پوشش اسلامی محسوب می‌شوند که حدود حجاب یعنی همان دو شرط ذکر شده در کتاب, در آن رعایت شده باشد.

3. بررسی رابطة حجاب با آزادی حضور زن در جامعه:

از شبهاتی که زیاد روی آن تبلیغ می‌شود،بحث خانه نشین شدن زن با قانون حجاب و کم شدن آزادی زن به وسیلة حجاب است. ما باید نشان دهیم که اولا کسانی که این شبهه را طرح می کنند اصلا معنای حجاب و فلسفه وضع آن از سوی خدا را نفهمیده اند؛ زیرا حجاب که معنای آن پوشاندن همه نقاط بدن به جز گردی صورت و دست هاست, اساسا برای زمانی وضع شده که زن می خواهد در جامعه حضور یابد. یعنی خداوند با این حکم جواز حضور زن در اجتماع را صادر کرده است و تنها برای امنیت بیشتر زن و حفظ جایگاه و ارزش او حدودی را تعیین نموده است.اگر قرار بود زن خانه نشین شود که دیگر نیازی به قانون حجاب نبود.ثانیا  نه‌تنها رابطه‌ای میان حجاب و سلب آزادی زن در جامعه نیست، بلکه با افزایش حجاب، امکان حضور زن بیشتر می‌شود. زیرا زن احساس امنیت می‌کند و در جامعه حضور می‌یابد.

البته اصل مسئلة حضور زن در جامعه، با حضور مرد متفاوت است. حضور مرد برای کسب درآمد، یک حضور اجباری است. زیرا هزینة خانواده بر عهدة مرد است. اما حضور زن، یک حضور اختیاری است و لذا باید به گونه‌ای باشد که به بنیان خانواده و وظایف مادری و امنیت اخلاقی خودش آسیب وارد نکند.

4. توضیح دربارة  عدم اختصاص قانون حجاب به مسلمانان:

مسئلة حجاب در ادیان دیگر، از پرسش‌های دانش‌آموزان است. آنان می‌بینند که مسیحیان و یهودیان و زرتشتیان حجاب را رعایت نمی‌کنند و چنین می‌پندارند که در اصل دین آنها، حجاب واجب نبوده است. بنابراین، لازم است به آنان نشان دهیم که ادیان الهی، حقیقت واحدی هستند و احکام اسلام کامل‌ترین احکام است. علاوه بر اینکه کتاب آسمانی آنان باقی نمانده است و نمی‌توان عمل مسیحیان یا یهودیان را به دین مسیح و موسی نسبت داد.

تذکر: برخی از روشنفکران امروزی دائما سخن از ایران باستان به زبان می آورند و در مدح فرهنگ ایران باستان سخنان فراوانی می گویند و گاه از این سخنان به دنبال تضعیف اسلام و فرهنگ منبعث از آن هستند.متاسفانه این افکار در میان برخی دانش آموزان نیز رواج دارد و آنان با تکیه بر فرهنگ ایران باستان, قوانین اسلام را زیر سوال می برند. در این درس برای آن که به این قبیل دانش آموزان که معمولا به احکام دین بی توجه هستند و پوشش مناسبی هم ندارند, و قانون حجاب را به سخره می گیرند,تلنگری زده شود, سخن ا زچگونگی پوشش ایرانیان باستان به میان آمده است و این نکته از کتاب تاریخ تمدن ویل دورانت ذکر شده است که به عقیده برخی مورخان, ایران باستان منشأ گسترش حجاب در جهان بوده است. این سخن نشان از اهتمام ویژه ایرانیان به بحث حجاب دارد و اگر این افراد واقعا خود را پایبند به گذشته خود می دانند باید در این حکم نیز از آنان پیروی کنند.

5. تبیین بخش « چه لذتی دارد»:

در پایان این درس، متنی ادبی آمده است که در عین زیبایی به دنبال بیان نکته های مهمی در خصوص رعایت عفاف به پسران و دختران است.

این متن در صدد تبیین این مطلب است که کسی که با پوشش نامناسب به بیرون می رود هنری نکرده است بلکه صرفا دهها دل آلوده را به دنبال خود کشانده است, گناه تضعیف عشق میان همسران را بر کوله بار گناهان خود اضافه کرده است,سنگ راهی شده است برای حرکت انسان ها در مسیر خدا , ابزار شیطان شده است برای فریب دیگران و در نهایت این که خود و هدف آفرینش خود را فراموش کرده و یادش رفته است که خدا او را برای بندگی خلق کرده است, یادش رفته است که معادی در کار است و باید علاوه بر گناهان خود, پاسخگوی گناهان کسانی باشد که به وسیله او به گناه افتاده اند.

 

د) اندیشه و تحقیق

این قسمت دارای دو سؤال است:

در سؤال اول، پیشنهادهای دانش‌آموزان دربارة حضور عزتمند و همراه با عفاف مردان و زنان، طرح می‌گردد. از آنجا که پاسخ این سؤال در منزل تهیه می‌گردد، بهتر است که از دیگران کمک بگیرند و یا به کتاب و نشریات و سایر رسانه‌ها مراجعه کنند تا به پاسخ دقیق‌تر و علمی‌تر برسند.

در سؤال دوم، از دانش‌آموزان خواسته شده که به نقد و ارزیابی جوامع مسیحی، به خصوص جوامع غربی بپردازند تا دریابند که چه عواملی سبب دوری آنان از تعالیم حضرت مسیح دربارة پوشش و حجاب شده است. این پرسش زمینة درک این حقیقت را برای دانش‌آموزان فراهم می‌کند که جوامع غربی از تعالیم حضرت مسیح فاصله گرفته‌اند.

هـ) پیشنهاد

در قسمت پیشنهاد، درخواست شده است که دانش‌آموزان دربارة دو موضوع، تحقیق و بررسی کنند:

اول، رابطة سلامت اخلاقی جامعه با رفتار پسران و مردان.

دوم، رابطة حفظ حرمت دختران و زنان با وضع پوشش آنان.

سوم, آثار پوشش زن در میان جامعه

در خصوص سوال سوم , استاد شهید مطهری در کتاب مسئلة حجاب، این آثار و ثمرات را برای حجاب توضیح داده است که ما به طور خلاصه در اینجا می‌آوریم.[48]

الف) برای زن:

- بیشتر شدن آرامش روانی، به علت کم شدن نگاه‌ها به سمت او

- افزایش احترام زن به دلیل وقار و سنگینی وی

- کم شدن مزاحمت افراد فاسد و مزاحم و نگاه تعرض‌آمیز آنها به وی

- افزایش موقعیت ازدواج برای دختران باوقار و سنگین به علت اطلاع یافتن پسران از عفاف آنها.

 

ب) برای مرد:

- کم شدن التهاب و هیجانات جنسی و عطش روحی

- کنترل بیشتر مرد بر قوة خیال خود، به دلیل مواجه نشدن با صحنه‌های شهوت‌انگیز

- بازده بیشتر مرد در کار، تحصیل، پژوهش و ... به علت آرامش روانی بیشتر.

ج) برای خانواده:

- اختصاص یافتن التذاذ جنسی به محیط خانواده و در محدودة ازدواج

- استحکام پیوند زن و شوهر به علت افزایش احساس کامیابی از یکدیگر در محیط خانه

- افزایش احساس محبت میان اعضای خانواده، به خصوص فرزندان

- کاهش طلاق در خانواده.

د) برای جامعه:

- بیشتر شدن آرامش روانی جامعه

- افزایش فعالیت مثبت اجتماعی و نیروی کار و فعالیت در جامعه

- پایداری و ثبات اجتماعی.

تذکر: برهنگی غربی، نه‌تنها مورد انتقاد مسلمانان و دینداران جهان است، بلکه حتی افراد متفکر جامعة غرب که بعضاً توجه چندانی به دین ندارند نیز با این وضعیت غرب مخالف‌اند. ممکن است برخی بگویند که ما هم با آن افراط‌گری غربی مخالفیم، اما این سخت‌گیری‌های دینی- مانند حجاب- را هم نمی‌پسندیم. جواب این است که اگر حدی که دین قرار داده است از دست برود و التزام دینی در کار نباشد، رشتة کار گسسته می‌شود و هیچ مرز توقف و خط قرمزی وجود نخواهد داشت که آدمی در آنجا متوقف شود. چارلی چاپلین در نامه‌ای خطاب به دخترش می‌نویسد:

«برهنگی، بیماری عصر ماست. من پیرمردم و شاید حرف‌های خنده‌آور بزنم، اما به گمان من، تن عریان تو باید از آنِ کسی باشد که روح عریانش را دوست می‌داری. بد نیست اگر اندیشة تو در این باره، مال ده سال پیش باشد؛ مال دوران پوشیدگی. نترس، این ده سال، تو را پیرتر نخواهد کرد. به‌هرحال، امیدوارم تو آخرین کسی باشی که تبعة جزیرة لختی‌ها بشوی» (به نقل از کتاب مسئلة حجاب، از مجموعة آثار، ج 19، ص 378).

دانستنی‌های ضروری برای معلم

1. دربارة رابطة دختر و پسر:

ممکن است دانش‌آموزی سؤال کند: «چرا دوستیِ دختر و پسر اشکال دارد؟ اگر هر دو بتوانند حد را نگه دارند، چه اشکالی دارد که با هم معاشرت کنند و با یکدیگر دوست باشند؟» در اینجا چند نکته را باید برای آنان توضیح داد:

- مفهوم دوستی با مفهوم معاشرت معمولی، متفاوت است؛ ممکن است دختری و پسری به دلیل نسبت خویشاوندی، حضور در کلاس دانشگاه، همسایه بودن، اشتراک در محیط کار، معاشرتی معمولی داشته باشند؛ مثلاً به یکدیگر سلام و با هم احوالپرسی کنند، مسائل درسی را از یکدیگر بپرسند، کتابی به یکدیگر امانت دهند و ... .

این‌گونه معاشرت‌ها که با عفاف و حجاب انجام می‌گیرد، مانعی ندارد. اگر به این‌گونه معاشرت‌ها دوستی هم گفته شود، این دوستی اشکالی ندارد اما اگر مقصود از دوستی، همان مفهومی باشد که اکنون با عنوان دوست‌پسر و دوست‌دختر از آن یاد می‌شود و با معاشرت خصوصی همراه است، به گونه‌ای که مثلاً با هم به گردش یا سینما بروند، اشکال دارد.

در این مورد، از آنان باید پرسید که حدّ این دوستی تا کجاست. صِرف حرف زدن با یکدیگر؟ دست دادن به هم؟ بوسیدن یکدیگر؟ آمار نشان داده است که این نوع دوستی حد نمی‌شناسد و بیشتر این دوستی‌ها به مرحلة حرام کشیده می‌شود؛ ابتدا دست دادن، سپس برداشتن حجاب، سپس بوسیدن و بالاخره حرام‌های بزرگ‌تر؛ بنابراین، آیا بهتر نیست که رابطه از اول محدود شود؟ هیچ دختر و پسری نمی‌تواند به خود مطمئن باشد و بگوید من دوستی می‌کنم ولی به حرام کشیده نمی‌شوم؛ همین جمله، فریب شیطان و نفس امارة اوست.

- پدر و مادر و اولیای دختران، نگرانی بیشتری دارند؛ زیرا در این میان ضرری که متوجه دختران می‌شود، بسیار سنگین است. عاملی که پسران را به دوستی با دختران می‌کشاند، همیشه تحریک جنسی است؛ آنها قدم به قدم پیش می‌روند و ماهرانه قدم برمی‌دارند تا به لذت خود برسند. در این میان هم دوست‌پسر صادق و کاذب، معنا ندارد؛ چون محرک جنسی امری درونی است و همان است که کار را پیش می‌برد.

- معلمان محترم باید دو موضوع را به دختران هشدار دهند: نخست اینکه ضرری متوجه آنان می‌شود که قابل جبران نیست و دوم، عذاب بزرگی که در جهان آخرت در انتظار آنان است.

به پسران نیز باید دو هشدار داده شود: اول اینکه اگر به دختری تعرض جنسی کند، حتماً لطمة آن به خود و خانوادة خودش برمی‌گردد. آیا چنین پسرانی رضایت دارند که دیگری با خانوادة آنها این‌گونه رفتار کند؟ دوم، عذاب بزرگ اخروی عمل آنان است که بسیار سنگین‌تر از عذاب دختران است.

سعدی در گلستان می‌نویسد:

صاحبدلی را گفتند «به این خوبی که آفتاب است هرگز نشنیده‌ایم که کسی او را دوست گرفته باشد و عشق آورده؛

گفت: برای آنکه هر روزش توان دید؛ مگر به زمستان که مانند ماه باحجاب است و محجوب».

گفته‌اند: چشم، عضوی است که بیشتر اوقات، حقیقت و حالت درونی صاحب خود را نشان می‌دهد. حتی نگاه حیوان‌ها نیز این خاصیت را دارد. ابهت و قدرت شیر در نگاهش آشکار و درندگی و بی‌باکی پلنگ و ببر را در چشمانشان می‌توان دید. برخی آدم‌ها، در چشم‌هایشان وجود شهودی خود را به نمایش می‌گذارند. پوشش و حجاب، این دسته آدم‌ها را در شهوت‌شان ناکام می‌گذارد.

2. آثار مثبت حجاب:

1. حفظ کیان و شخصیت والای زن

2. مانع چشم‌چرانی مردان هوسباز

3. دلگرمی زن و شوهر در زندگی (استحکام بنیاد خانواده)

4. کاهش آمار طلاق و نزاع‌های خانوادگی

5. پیشگیری از خودکشی و قتل و فرار از خانه در اثر آبروریزی

6. افزایش ازدواج و کاهش تجملات و صرفه‌جویی در وقت و هزینه

7. پیشگیری از سقط جنین و فرزندان نامشروع

8. جلوگیری از امراض روانی و مقاربتی که امروزه بسیاری از مردم امریکا و اروپا گرفتار آن هستند.

9. امنیت و آرامش برای خانواده‌ها و کاهش انواع فساد

10. ابراز صداقت در دوستی با خداوند و جلوگیری از عذاب‌های دنیا و آخرت

11. احترام به قانون و رعایت آن

12. تقویت فعالیت‌های اقتصادی و فرهنگی در جامعه

13. شکر نعمت سلامتی و زیبایی (گناه نکردن با نعمت‌ها)

14. ناامید کردن شیطان

3. حجاب زنان ایران باستان:

1. پوشش زنان اشکانی: در کتاب پوشاک باستانی ایرانیان آمده است: «تاریخ‌نویسان دربارة پوشاک آن زمان اکثراً سکوت گذارده‌اند؛ با این وصف، از روی نقوشی که از آن زمان مانده، به زنانی بومی برخورد کردیم که پوشش جالبی دارند. پیراهن آنان پوشش ساده، بلند یا دارای راسته‌چین و آستین‌کوتاه است. در پایین دامن (از زانو به پایین) شرابه‌هایی (منگوله) تا به مچ‌پا آویزان است». بعد می‌گوید: «به زنانی از این دوره برمی‌خوریم که از پهلو بر اسب سوارند. اینان چادری مستطیل بر روی همة لباس خود افکنده‌اند و در زیر آن یک پیراهن دامن‌بلند و زیر این نیز، یک پیراهن دیگر بلندتر تا به مچ پا، نمایان است».

«لباس زنان اشکانی، پیراهنی بلند تا به روی زمین گشاده، پرچین، آستین‌دار و یقه‌راست بوده است و پیراهن دیگری داشته‌اند که روی اولی می‌پوشیدند. اندازة این، یک نسبت به اولی کوتاه و ضمناً یقه‌باز بوده است. روی این دو پیراهن نیز چادری سر می‌کردند».

2. پوشش زنان ساسانی: «در مقایسة چندین نقش سنگی آناهیتا و نقوش دیگر با هم، به نظر می‌رسد که بانوان ساسانی، پیراهن بلند بسیار پرچین و گشاد می‌پوشیدند و آن را با نواری در زیر سینه (مانند بانوان اشکانی) جمع کرده، می‌بستند ... گاهی چادری گشاد و پرچین سر می‌کردند که تا به وسط ساق پا می‌رسیده است. نقوشی که از بانوان ساسانی در بشقاب‌های نقره‌ای مانده، حکایت می‌کند که هریک از بانوان، چادری به خود پیچیده دارند».

3. پوشش زنان در شاهنامة فردوسی: در قسمت‌های مختلف شاهنامه، وقتی سخن از زنان نیکوی ایران باستان و حجاب آنان به میان آمده است، از اخلاق خوب، پاکدامنی، شوهرداری و حجاب آنها تجلیل شده است.

    چنین گفت شیرین که ای مهتران        جهان‌گشته و کاردیده سران

    بسی سال، بانــوی ایـــران بُـدم     به هر کار، پشت دلیران بُدم

    نجستـم هـمـیـشــه جـز از راسـتــی      ز مــن دور بُد کـژی و کاستـی

    سـه چـیــز بـاشــد زنـــان را بـهــی       کـه باشنــد زیبــای گــاه مهــی

    یکی آنک با شرم و با خواست‌ست        که جفتش بدو خانه آراست‌ست

    دگــر آنـک فــرخ‌پـســـر زایـد او       ز شــوی خجسـتـه بـیـفـزایـد او

    سـه دیگـر کـه بـالا و رویـش بـود        بـه پوشیــدگی نیز مـویـش بود

    بدان گه که من جفت خسرو بُدم    به پوشیدگی در جهان، نو بُدم

    مـرا از هـنــر، مــوی بُد در نهــان     که او را ندیدی کس اندر جهان

    نمـودم همـه پیشت این جــادویی      نه از تنبــل و مکـر و بـدخویی

سخن تهمینه همسر رستم:

    به گیتی ز خوبان مرا جفت نیست       چو من زیر چرخ کبود اندکی‌ست

    کس از پرده بیــرون ندیدی مـرا      نـه هرگـز کس آوا شنـیــدی مـرا

سخن منیژه:

    منیــژه منم، دخت افراسیــاب        برهنــه ندیـده رخـم آفتــاب

                                       (شاهنامه، چاپ مسکو)

4. دیدگاه برخی نویسندگان در مورد تغییر فرهنگ و حجاب:

1. فرانتس فانون، جامعه‌شناس مشهور فرانسوی: او در کتاب «انقلاب الجزایر یا بررسی جامعه‌شناسی یک انقلاب» به بررسی نقش حجاب زنان الجزایری در مقابل استعمار فرانسه پرداخته و سیاست‌های سرسختانة استعمار را در مبارزه با حجاب زنان الجزایر، مورد بحث قرار داده است. وی در این کتاب می‌نویسد که سیاستمداران استعمار به این نتیجه رسیده بودند: «هر چادری که دور انداخته می‌شود افق جدیدی را که برای استعمار ممنوع بوده در برابر او می‌گشاید و پس از دیدن هر چهرة بی‌حجابی، امیدهای حمله‌ور شدن استعمار ده‌برابر می‌شود».

2. مستر همفر، جاسوس انگلیسی: وی که در کشورهای اسلامی، سال‌های زیادی از طرف انگلیس برای محو اسلام جاسوسی کرده است، می‌گوید: «با این بیان که حجاب را خلفای بنی‌عباس درست کردند و یک برنامة اسلامی نیست، باید زنان مسلمان را فریب داد و از زیر چادر بیرون کشید، پس از آنکه زنان را از زیر چادر بیرون آوردیم، باید جوانان را به عشق‌بازی با زنان تشویق کنیم و فساد را در جوامع اسلامی گسترش دهیم. لازم است زنان غیرمسلمان بدون حجاب ظاهر شوند و آنها را الگو نماییم تا زنان مسلمان از آنان یاد بگیرند».

3. کنت دمارانش: او رئیس سابق سازمان جاسوسی فرانسه بوده و مشاور شخصیت‌هایی چون شارل دوگل، هنری کسینجر، رونالد ریگان، ژرژ پمپیدو، ژیسکار دستن و ... بوده است.

او به ریگان، رئیس‌جمهوری سابق امریکا گفته بود: «شما نمی‌توانید با یک عقیده به وسیلة تانک و هواپیما، مبارزه کنید. شما باید با هر عقیده‌ای به وسیلة عقیده بجنگید. این بار دشمن ما مذهب است. اصول‌گرایان تا زمانی که یکی از اعضای مخالف‌شان زنده مانده باشد، احساس آرامش نخواهند کرد».

4. دیوید کیو، مأمور سازمان سیا: «مهم‌ترین حرکت در جهت براندازی جمهوری اسلامی تغییر فرهنگ جامعة فعلی ایران است و ما مصمم به آن هستیم».

5. میشل هولباک، نویسندة فرانسوی: «جنگ بر ضد اسلام‌گرایی با کشتن مسلمانان فایده‌ای ندارد، فقط با فاسد کردن آنها می‌توان به این پیروزی دست یافت؛ پس باید به جای بمب بر سر مسلمانان، دامن‌های کوتاه فرو ریزیم».

5. همراهی با قرآن یا قرآن به همراه داشتن:

اگر یک جلد قرآن در کیف یا ماشین خود نگه می‌داریم و گاهی هم چند آیه از آن تلاوت می‌کنیم، خوب است؛ اما اگر بتوانیم عمل خود را منطبق با دستورات آن نماییم در راه سعادت و کمال خود گام برداشته‌ایم. در آیة 65 سورة عنکبوت آمده است:

«مردمی هستند که در هنگام خوشی، با خدا رابطه‌ای ندارند؛ اما همین که در تنگنای مشکلات و میان کشتی وسط دریا و در حال غرق شدن قرار گرفتند [با خدا رابطه برقرار می‌کنند] و خدا را با اخلاص می‌خوانند که ای خدا! اگر ما را نجات بدهی در عمل به دستورات دین چنین و چنان می‌کنیم. ولی همین که خدا آنها را از مشکلات نجات داد، همه‌چیز را فراموش می‌کنند، مشرک می‌شوند».

باید بدانیم که شرک، مایة ذلت و بدبختی در دنیا و آخرت است و توحید مایة عزت و سعادت در هر دو جهان است. پس بیاییم با قرآن همراهی کنیم (به آن عمل کنیم)؛ نه صرفاً قرآن را در مجالس ختم، سر سفرة عقد، در خودرو و کیف شخصی بگذاریم.

6.

همه می‌دانیم در موزه‌ها، از اشیای زیباتر و قیمتی‌تر، محافظت و مراقبت شدیدتری می‌شود؛ چرا؟ به خاطر خطری که متوجه آنها است (نکته ای که در آیة 59 سورة احزاب در  خصوص یکی از دلایل حجاب به آن اشاره شده است). پس ای دختران جوان و زیبا! در برابر انسان های شهوت ران خود را مصونیت بخشید.

7. مردان و تقوای چشم:

در کتاب کیمیای محبت، توصیه‌ای زیبا از شیخ رجبعلی خیاط (عارفی وارسته) آمده است. ایشان می‌فرمایند: «چشمت به نامحرم می‌افتد، فوراً چشمت را ببند و سرت را پایین بینداز و بگو: خدایا من تو را می‌خواهم، اینها چیه؟ اینها دوست‌داشتنی نیستند. هرچه که نپاید، دلبستگی نشاید ...».

8. کنترل نگاه از گناه (چگونه می‌شود چشم را کنترل کرد؟):

1. خداباوری: اعتقاد به خدا و اینکه انسان در محضر خدا است و خدا ناظر بر تمام احوال آدمی است به انسان کمک می‌کند تا نگاه خود را کنترل نماید. امام صادق (ع) می فرماید: فرو بستن چشم از گناه، میسر نیست، مگر اینکه انسان عظمت و جلال پروردگار را در قلبش مشاهده کرده باشد. از امام علی (ع) سؤال شد که توانایی بر کنترل چشم، چگونه حاصل می‌شود؟ ایشان فرمود: اینکه خود را تحت قلمرو سلطان آگاه از همة مسائل بدانی و تسلیم او باشی.

2. توجه به آثار فرو بستن چشم: اگر انسان بداند کنترل نگاه چه آثار و برکاتی دارد به ادامة انجام آن، ترغیب می‌گردد.

چهار اثر و برکت مهم:

الف) کسی که چشمش را فرو بندد، دلش را آرام کرده است. امام علی (ع) می فرماید: کسی که چشم فرو بندد، دلش را صفا داده است.

ب) کشف حقایق: پیامبر (ص) فرمود: چشمتان را فرو بندید تا عجایبی را ببینید.

ج) شیرینی عبادت: رسول اکرم (ص) می‌فرماید: مسلمان چشم خود را از زن نامحرم نمی‌بندد، مگر آنکه خداوند شیرینی عبادتش را در دل او ایجاد می‌کند.

د) گرفتار عذاب الهی نشدن: رسول خدا (ص) فرمود: کسی که چشمش را از حرام پر کند، خداوند روز قیامت چشمش را از آتش پر خواهد کرد، مگر آنکه توبه کند و برگردد.

3. پرهیز از عوامل تحریک‌زا: تخیلات تحریک‌کننده، رفت و آمد در جاهایی که نامحرم است، گفت‌وگو با نامحرم، دیدن فیلم‌ها و عکس‌های مبتذل، زمینه را برای چشم‌چرانی فراهم می‌کند.

4. دقت در دوست‌یابی: امام علی (ع) می‌فرماید: از معاشرت با مردم فاسد بپرهیز که طبیعت تو، ناخودآگاه ناپاکی را از طبع آنها سرقت می‌کند.

5. ازدواج: یکی از راه‌های مؤثر در کنترل نگاه، ارضای صحیح غریزه جنسی از طریق ازدواج است، رسول اکرم (ص) می‌فرماید: از گروه جوانان! هریک از شما که قدرت ازدواج دارد، حتماً اقدام کند، زیرا این بهترین وسیله است که چشم را از نگاه‌های آلوده و عورت را از بی‌عفتی محافظت می‌کند.

امام علی (ع) فرمود: فلب، کتاب چشم است (نهج‌البلاغه، حکمت 409، ص 727).

(آنچه چشم بنگرد، در قلب نشیند)

منابع

1. زن در آینة جلال و جمال، آیت‌الله جوادی‌آملی، نشر اسراء

2. حجاب‌شناسی: چالش‌ها و کاوش‌های جدید، حسین مهدی‌زاده، انتشارات مرکز مدیریت حوزة علمیة قم

3. مسألة حجاب، استاد شهید مرتضی مطهری، انتشارات صدرا

4. دختران، پندها و هشدارها، محمود اکبری، انتشارات گلستان ادب

5. آسیب‌شناسی شخصیت زن، محمدرضا کوهی، انتشارات پارسایان

6. حجاب در فرهنگ اسلامی، سیدحمید میرخندان، نشر نهاد ریاست‌جمهوری

7. نظام اسلامی و مسألة حجاب (مجموعة مقالات و گفت‌وگوها)، سیدجعفر حق‌شناس، نشر دفتر مطالعات و تحقیقات زنان

8. نگرشی دیگر به حجاب، عبدالحمید واسطی، مؤسسة مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلامی

9. حجاب‌ از دیدگاه قرآن و سنت، فتحیه فتاحی‌زاده، بوستان کتاب قم

 

 

 

  • گروه آموزشی معارف استان چهارمحال و بختیاری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی