راهنمای کتاب دین وزندگی دهم تا آخر درس 11
درس نهم: آهنگ سفر
الف) اهداف
1. هدف کلی: تبیین جایگاه تصمیمگیری در برنامة زندگی برای رسیدن به هدف و تبیین توانایی نقش مراقبه و محاسبه در اجرای موفق عهد و پیمان
2. اهداف آموزشی:
v شناخت حقیقت عزم و تبیین رابطة عزم با عهد و پیمان
v تلاش برای بستن عهدهای صحیح و تصمیمگیریهای مناسب با برنامة دینی
v آشنایی با ضرورت مراقبت از پیمانها و محاسبة نفس برای اجرای موفق پیمانها
v توجه و انگیزة بیشتر برای داشتن مراقبه و محاسبه در زندگی
ب) محورهای اصلی درس
1. انسانهای بزرگ و موفق، انسانهای صاحب عزم بودهاند.
2. انسان دیندار، برای رسیدن به رستگاری، با خداوند عهد میبندد.
3. قرآن کریم و روایات معصومین (صلوات الله علیهم) مسلمانان را دعوت به مراقبت از پیمانها و محاسبة نفس میکنند.
4. شرط موفقیت در پیمانها و اجرای درست آنها داشتن مراقبه و محاسبه در زندگی است.
5. باقی بودن بر عهدهایی که انسان با خدا میبندد، شرط اصلی دینداری است.
ج. سابقه دانشی دانش آموز در کتابهای سابق
دانشآموز با برخی از مفاهیم این درس در کتابهای سابق به این نحو آشنا شده است:
پیامهای آسمان:
سال هشتم:
درس پانزدهم: مزدوران شیطان (تنبلی و عجله)،
درس نهم: تدبیر زندگانی (اسراف و مدگرایی و مصرف گرایی)
درس دهم: دو سرمایه گران بها (عمر و اندیشه)
سال نهم
درس دوم: در پناه ایمان (ایمان و آثار ذکر: آرامش درونی و رهایی از بیهودگی)
همچنین در کتابهای درسی سبک زندگی و ادبیات فارسی مقاطع و پایه های متعدد به تناسب مطالبی درباره این موضوع فراگرفته است.
ج) اجزای تدریس
این درس دارای اجزای زیر است:
1. تصمیم و عزم برای حرکت
در این بخش نقش عزم و تصمیم برای انجام کارها بیان شده است. در این بخش مفاهیمی همچون عزم، اراده، خواستن، تصمیم، میل و... همه به یک معنی است و در این بخش نیازی به وارد شدن به تفاوت معنایی موارد فوق نیست. دانش آموز باید بداند تصمیم گرفتن برای انجام کارها نقش بسیار مهمی در به ثمر رسیدن به کارها دارد.انسان موفق کسی است که تصمیم بگیرد و راه خود را انتخاب کند و برای این راه نیز برنامه ریزی کند.
در این بخش صرفا به برنامه ریزی اشاره شده است و نیازی به بحث درباره مهارتها و شیوه های برنامه ریزی نیست چرا که دانش آموز قبل از این سال مطالب فراوانی درباره برنامه ریزی در کتابهای تعلیم و تربیت دینی و ادبیات فارسی و مهارتهای زندگی آموخته است. همچنین دانش آموز تاکنون با شخصیتهای متعددی که دارای اراده قوی بودند و با تصمیم خود و طلب یاری از خداوند کارهای بزرگی انجام داده اند آشنا شده است افرادی از قبیل پیامبران، امامان، دانشمندان بزرگ، شهدا و... . بنابراین دبیر محترم می تواند از دانش خود دانش آموز برای تفهیم و تبیین مطلب استفاده کند.
یکی از نیازهای جدی امروز دانشآموزان، ارائة برنامة زندگی در چارچوب دین است. دبیرانی که انتظار دارند کتاب درسی به مسائل مورد نیاز دانشآموزان بپردازد، توجه دارند که این درس به یکی از مهمترین نیازهای آنها میپردازد. نیازها فقط ذکر برخی از احکام، مانند احکام نماز و روزه و موسیقی و مانند آنها نیست. اگر ما بتوانیم دانشآموزان را به یک برنامهریزی بر مبنای دین تشویق کنیم و به سوی آن سوق دهیم، این کار سبب میشود که آنان جذب برنامههای غیردینی و سکولار که جایی برای احکام الهی نمیگذارند، نشوند. امروزه، آنان مورد هجوم انواع و اقسام برنامهها تحت عناوین مختلفی چون، مهارتهای زندگی، برنامه ریزی برای موفقیت و زندگی موفق هستند. این قبیل برنامهریزیها، با توجه به جذابیتهای ظاهری و روشهای عملی که دارند، نیازهای دانشآموزان را به نحو کاذب برمیآورند و توجه آنان را به دین به عنوان برنامهای برای زندگی، کم میکنند.
نکته: دانشآموزان باید تصور بهتری از واجبات و محرمات به دست آورند که یکی از مسائل آنان این است: چرا دین اینقدر به ما امر و نهی میکند؟ چرا ما را محدود میکند و مرتب به انسان میگوید بکن یا نکن؟ چرا نهیهای دین زیاد است؟ میگوید این نوشیدنی را نخور، آن غذا را نخور، آن موسیقی را نشنو، آن لباس را نپوش و ...؟
همین اشکالات باعث شده که برخی از آنان در مقابل کلماتی مانند «واجب» و «حرام» حساسیت داشته باشند. ما باید بتوانیم تصور آنها را از واجبات و محرمات اصلاح کنیم و به آنها یادآوری کنیم:
اولاً، زندگی هرکس جدیترین مسئلة اوست؛ چرا که زندگی و حیات او، همه چیز اوست و اگر کسی جدی بودن آن را دریابد، خودش را درنیافته و جدی نگرفته است. پیام قرآنی «ان الانسان لفی خسر» خطاب به اینگونه افراد است.
ثانیاً، هرکس زندگی را جدی بگیرد، باید برای آن برنامه داشته باشد. برنامه چیزی نیست جز مجموعهای از بایدها (واجبات) و نبایدها (محرمات). میبینیم کسی که ورزش را جدی میگیرد، چه بایدها و نبایدهای سختی برای خود تنظیم میکند. کسی که مطالعه و درس خواندن راجدی میگیرد، چه برنامهریزی دقیقی میکند.
البته هرکس که ورزش و مطالعه را جدی نگیرد به ثمرات و فایدههای آنها هم نمیرسد و استعداد جسمانی و علمی خود را از دست میدهد و تلف میکند.
بایدها و نبایدهای دین دربارة کل زندگی است. هرکس در زندگی جدی بود و رسیدن به سعادت حقیقی برایش اهمیت داشت، درمییابد که چقدر بایدها و نبایدهای دین ساده و آسان و قابل عمل است.
از دانشآموزان بخواهیم واجبات و محرمات دین را مقایسه کنند با کاری که یک فرد برای قبولی در آزمون سراسری و کسب رتبة اول انجام میدهد و نتیجة این دو را نیز با هم مقایسه کنند و ببینند که فاصلهای به اندازة بینهایت میان آنهاست، تا بهتر دریابند که تا چه اندازه واجبات و محرمات دین آسان است.
ثالثاً، به دانشآموزان یادآوری میکنیم که واجبات و محرمات دین را نباید با زندگی انسانهای سکولار مقایسه کنند. آنان اعتقادی به آن هدف بزرگ ندارند و هدف اصلی آنها لذت بردن از زندگی دنیایی ورسیدن به خوشیهای این جهانی است. البته آنان با انتخاب همین زندگی، ضربهای خطرناک به زندگی انسان زدهاند و آسیبهایی به حیات اجتماعی همة انسانها وارد کردهاند، به طوری که جامعة بشری را در معرض سقوط قرار دادهاند.
2. انجام فعالیت مقایسه
در این فعالیت، دانشآموزان، انسانهایی صاحب عزم را با انسانهای فاقد عزم مقایسه میکنند. این مقایسه سبب میشود که خودشان ویژگیهای مثبت را به انسانهای صاحب عزم و ویژگیهای منفی را به انسانهای فاقد عزم نسبت دهند و در یک همانندسازی، بکوشند که خودشان نیز مصداق انسانهای صاحب عزم باشند.
شایسته است تلاش کنیم که این فعالیت حتماً توسط دانشآموزان انجام شود و از طرف ما دیکته نگردد، تا آن تأثیر مورد نظر به دست آید.
3. عهد بستن با خداوند
در این بخش یادآوری می شود که انسان با خداوند عهد می بندد و به هر مقدار که طرف عهد بزرگ باشد خود عهد و میزان پایبندی به عهد بزرگتر و مهمتر می شود.
بهترین کسی که می توان با او عهد بست خداوند است چرا که طرف عهد در تمامی مراحل اجرای عهد یاریگر خواهد بود و به هر میزان که از او کمک بخواهیم به ما کمک خواهد کرد. برخلاف عهدهای بشری که کاملا مسئولیت اجرا با خود انسان است و طرف عهد فقط به وظایف خودش عمل می کند.
علاوه بر این ما با خداوند بر سر موضوعی عهد می بندیم که ضامن سعادت و موجب رستگاری ما می شود و در این فرآیند خداوند سودی نمی برد که هیچ نیازی به سود بردن ندارد و صرفا می خواهد ما رستگار شویم و جالب اینکه ما هر مقدار خود را پایبند و جدی در عهد خود نشان دهیم خداوند به همان میزان ما را بیشتر یاری خواهد کرد. عهد اصلی هم که با خداوند وجود دارد بر سر عمل به واجبات و ترک محرمات است.
در این بخش درباره زمان و مکان عهد بستن صحبت شده است که بهتر است انسان در زمانها یا مکانهای خاصی با خداوند عهد ببندد؛ این تاکید از آن جهت است که انسان در این مکانها و زمانها تمرکز بیشتری دارد و در واقع ارتباط بهتری با خداوند برقرار می کند. خداوند همواره آگاه و ناظر بر اعمال ماست و برایش زمان و مکان خاص تفاوتی ندارد و همه به یک میزان آگاهی دارد. تاکید بر این زمانها و مکانها برای ما انسانهاست که دچار غفلت می شویم. به همین دلیل حضور در برخی مکانها از قبیل مسجد و مرقد مطهر ائمه و مکانهای مقدس می تواند تمرکز ما را بیشتر کند و ارتباط ما را با خداوند قوی تر کند و به عبارتی ما بهتر متوجه عهد و پیمانشان هستیم. زمان نیز همین نقش را دارد انسان بعد از نماز یا بعد از دعا و یا قرآن خواندن ارتباط بیشتری با خداوند برقرار می شود؛ بنابراین بهتر است در این مکان ها و زمانها با خداوند عهد بسته شود.
همچنین چون انسان فراموش کار است بهتر است عهد و پیمان خود را مکتوب کند و هر چند وقت یک بار به آن مراجعه کند و باز مرور کند که چه عهدی با خداوند بسته است. این موجب می شود مرور زمان که آفت عهد و پیمان است موجب کمرنگ شدن و یا از بین رفتن عهد و پیمان نشود.
4.مراقبت
برای آنکه بر عهد خود با خداوند ثابت قدم باشیم باید هر روز عهد خود را مرور کنیم و اگر موانعی در مسیر عمل به عهد بود آن را برطرف کنیم .در کتاب عهد به نوزادی تشبیه شده است که برای به ثمر رسیدن نیاز به مراقبت و توجه ویژه دارد.
5. انجام فعالیت« بررسی»
فعالیتی با عنوان بررسی در اینجا آمده است که از دانش آموز می خواهد به موانع اجرای تصمیم اشاره کند. این بررسی توسط خود دانش آموزان و با همفکری گروهی انجام می شود. اگر دانش آموزان خودشان به این موانع اشاره کنند در این صورت موانع موجود در سن خودشان که مانع از اجرای تصمیم می شود مورد بررسی کلی قرار گرفته است. در واقع با همفکری استفاده از نظرات همگان آسیبهای موجود در این سن در اجرای تصمیم بررسی و حتی به ارائه راهکار نیز منجر می شود. این فعالیت می تواند مکمل دو بحث گذشته در تصمیم گیری و مراقبه باشد که دانش آموز بداند در این دو امر چه چیزهایی می تواند مانع از موفقیتش باشد.
6.اصل محاسبه و ارزیابی
در این قسمت، دبیر دربارة محاسبه و رابطة آن با پیمان بستن و مراقبت از پیمان با دانشآموزان صحبت میکند و برای ملموس کردن موضوع، از مثالهای مختلف استفاده میکند، مانند اینکه: مغازهداران و شرکتهای تولیدی دارای ارزیابی و محاسبه هستند. پزشکان، بعد از عمل جراحی از مریض مراقبت میکنند و قبل از ترخیص او، یک ارزیابی از وضعیت کلی بیمار انجام میدهند. از دانشآموزان نیز خواسته میشود تا نمونههای دیگری ذکر کنند.
در روایات موجود از پیامبر اکرم و ائمه علیهم السلام تاکید فراوانی بر محاسبه نفس صورت گرفته است. در این جا دو روایت آمده است یکی از پیامبر اکرم که تاکید بر محاسبه نفس دارد و دیگری از امیر المومنین که انسان محاسبه گر را انسان زیرک معرفی کرده است.
کاری که دقیقا در محاسبه نفس از انسان خواسته شده است و بهتر است هر انسان زیرکی آن را انجام دهد این است که با خودش خلوت کند و ببیند در طول روز از اول تا آخر شب چه کرده است و کدام کار مورد رضایت خداوند و کدام موجب خشم خداوند شده است. بابت هر کار حرام یا ناپسند از خداوند طلب مغفرت کند و بابت هر کار حلال و خیری که توفیق انجام داشته است خداند را شکر کند. اگر کسی مداومت بر این کار داشته باشد قطعا موفقیت های بزرگی در زندگی خواهد داشت و دیگر هوای نفس و شیطان نمی تواند به راحتی بر او غلبه کند.
7.تبین بخش «بیشتر بدانیم»
قسمت اول بیشتر بدانیم در بخش تمهیدات همین درس به صورت مفصل توضیح داده شده است.
قسمت دوم بیشتر بدانیم معرفی سایتهایی است که به نوجوانان در یافتن پاسخ پرسشهای فراوانی که دارند کمک خواهد کرد. طبیعی است در کلاس دبیر محترم نتواند به تمامی سوالات دانشآموزان پاسخ دهد؛ نه فرصت این کار فراهم است و نه توان. بنابراین بهتر است دانشآموزان به این سمت سوق داده شوند تا در سوالات دیگر نیز به این منابع مراجعه کند.
8.پیامبر و اهل بیت ایشان، برترین اسوهها
داشتن الگو در کارها موجب میشود انسان با اطمینان و توان بیشتری اقدام به کار کند. این اصلی است که در همه امور رعایت میشود. وقتی به دانشآموز نوشتن را میآموزند معلم مینویسد و میگوید اینگونه بنویس. وقتی به هنرآموز هنری آموخته میشود، وقتی به کارآموز کاری آموخته میشود و ... به او نمونهای از انجام کار نشان داده میشد تا با چشم خود ببیند که میشود این کار را انجام داد تا او نیز انجام دهد.
وقتی ما در همه کارها داشتن الگو را یکی از ضروریات آموزش و اقدام میدانیم چرا در امر هدایتی که رستگاری دنیا و آخرت ما را به دنبال دارد این کار را نکنیم.دین اسلام با توجه به اینکه داشتن الگو یک اصل عقلانی است در مسیر هدایت برای انسان الگوهایی معرفی کرده است.
در این بخش, پیامبران و ائمه به عنوان الگوی تمامی انسانها در مسیر رسیدن به سعادت معرفی شدهاند. این الگوها با وجود اینکه قرنها قبل از ما زندگی کردهاند ولی سیره زندگیشان و نحوه بندگی آنان همواره برای تمامی انسانها سرمشق است و فاصله زمانی نمیتواند مانع از الگوگیری از آنها باشد. بنابراین تمامی پیامبران الهی و ائمه علیهم السلام میتوانند سرمشق ما در جهت رسیدن به خداوند باشند.
در این بخش داشتن برنامه زندگی نیز به عنوان یکی از کارهایی که بندگان صلاح خداوند در زندگی خود به آن پایبند بودند به عنوان نمونه الگوگیری مطرح شده است. ما نمونههای متعددی داریم که ائمه علیهم السلام برای کارهای خود وقت مشخصی داشتهاند و سعی میکردند در همان وقت کارهایشان را انجام دهند تا تاثیرگذاریاش بیشتر و نظم بیشتری به زندگیشان داده شود.
لازم به یادآوری است که دانشآموز طی سالهای گذشته با الگوهای مذکور و با ابعاد مختلفی از زندگی آنها آشنا شده است که این امر یادگیری این موضوع را بسیار تسهیل میکند.
9.تبین بخش «بیشتر بدانیم»
در این بیشتر بدانیم امیرالمومنین علیه السلام نحوه زندگی خود را فرموده و بیان کرده است که شما توانایی زندگی به همانند زندگی من را ندارید ولی میتوانید به من کمک کنید. ایشان با معرفی چهار کار از مومنان طلب یاری میکند.
اصل این روایت از این قرار است
أَلَا وَ إِنَّ لِکُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً یَقْتَدِی بِهِ وَ یَسْتَضِیءُ بِنُورِ عِلْمِهِ أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَکُمْ قَدِ اکْتَفَى مِنْ دُنْیَاهُ بِطِمْرَیْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بقرصیه أَلَا وَ إِنَّکُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِکَ وَ لَکِنْ أَعِینُونِی بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ[20]
چهار کار مهمی که ایشان از مومنان میخواهد با انجام دادنشان امام را یاری کنند عبارت است از
پرهیزکاری
کوشش
عفت
درستکاری
میتوان گفت منظور حضرت از اینکه انسان مومن میتواند با انجام این کارها ایشان را یاری کند این است که درست است که نمیتوانید در حد من تقوا داشته باشید و مومن زندگی کنید ولی اگر در حد خودتان بتوانید به این امور عمل کنید در واقع به من کمک کردهاید در اثبات این موضوع که تعالیم دین اسلام برای تعالی تمامی انسانهاست و هر کسی میتواند به اندازه توان خود به آنها عمل کند و رشد نماید. بنابراین عمل شما در اثبات حقانیت مسیر من و دین من است و اینگونه انسانهای بیشتری از دین اسلام و از امام شما الگو میگیرند چون اثر دین را در اطرافیان امام نیز میبینند و اطمینان خاطر بیشتری مییابند. اینگونه دیگر تصور نمیشود که این دین خاص علی است و کسی توانایی عمل به این دین را ندارد.
10.دفتر برنامهریزی
در این بخش جدولی جهت عمل به برنامهریزی آمده است. دانشآموز میتواند در این بخش کارهای مهم خود را بنویسد و مراقبت خود را در آن ثبت کند که و بر اساس آن به ارزیابی پایبندیاش به عهد خود بپردازد. در این جدول میتواند عهدهای کلی و عهدهای خاص را یادداشت کند.
این جدول صرفا یک پیشنهاد است و دانشآموزان میتوانند با ابتکار خود جداول خیلی بهتری طراحی کنند و مطابق زندگی و نیازهایشان تغییراتی در آن ایجاد کنند.
مساله مهم در ای جدول این است که دانشآموز به هیچ وجه نباید در این جدول در کتاب چیزی بنویسد. چرا که این امر کاملا شخصی و خصوصی است و امری است میان بنده و رب. این جدول درصدد ارائه الگو برای داشتن جدول برنامهها و عهدهاست. بنابراین دانشآموز با طرای از روی این الگو و ایجاد تغییر در آن میتواند خود و کارهایش را به خوبی مورد ارزیابی و مراقبت قرار دهد بدون اینکه کسی از آن مطلع شود.
الف) دانستنیهای ضروری معلم
1. توضیحاتی دربارة مراقبه و محاسبه: موضوعات اصلی این درس، مراقبه و محاسبه است. علمای اخلاق و سلوک با استفاده از سیرة معصومین (ع) به این دو موضوع توجه کردهاند و بر ضرورت آن در برنامة زندگی بسیار پای فشردهاند.
مستند اصلی این دو موضوع، کتاب خدا و سیرة معصومین (ع) است. در متن درس به آیاتی از قرآن کریم و روایاتی از سیره اشاره شده است. وقتی از محاسبه و مراقبه سخن میگوییم، سلوک عرفانی در ذهن تداعی میشود، اما باید توجه کنیم که این دو موضوع باید در هر برنامهریزی ملحوظ شوند وگرنه آن برنامه نتیجه نخواهد داد. کسی که درس میخواند یا کسب و کاری انجام میدهد یا یک رشتة ورزشی را دنبال میکند، اگر طالب موفقیت است، باید مراقبه و محاسبه انجام دهد.
مراقبت از برنامه و سنجش میزان عملکرد، لازمة هر برنامه است و سبب میشود که هم برنامه به خوبی پیش رود و هم عوامل تقویت و نقاط ضعف، مشخص گردند. راه زندگی نیز که راه کمال است، مانند هر برنامة دیگر به مراقبه و محاسبه نیاز دارد. لذا وقتی از این دو لفظ سخن به میان میآید، ضرورتاً بحث تخصصی عرفان مورد نظر نیست، گرچه برنامه و راه زندگی در مراتب عالی خود به سلوک معنوی منتهی میشود. بر همین اساس، استاد شهید مطهری در کتاب «تعلیم و تربیت در اسلام» به ضرورت این دو موضوع اشاره کرده است، میگوید:
«در تعلیم و تربیتهای دینی و مذهبی وجود دارد و در تعلیم و تربیتهای غیرمذهبی وجود ندارد و نمیتواند هم وجود داشته باشد. مطلبی را علمای اخلاق میگویند و عرفا فوقالعاده روی آن تکیه دارند و در متون اسلامی توجه زیادی بدان شده است و آن، چیزی است به نام «مراقبه و محاسبه». در آموزش و پرورشهای غیرمذهبی اینگونه مفاهیم پیدا نمیشود. مراقبه و محاسبه، اصلاً مفهوم ندارد و طرح نمیشود؛ ولی در تعلیم و تربیت دینی، چون اساس، مسئلة خدا و پرستش حق است، قطعاً این مسائل مطرح است. در قرآن کریم آیهای داریم که من این آیه را شاید مکرر طرح کرده باشم؛ چون آن دورهای که ما قم بودیم عالم بزرگی که اخلاق میگفت، یک مدتی روی این آیه تکیه کرده بود؛ و چون این آیه بیشتر به گوشمان خورده و بیشتر روی آن فکر کردهایم، گویی یک جلوة دیگری در ذهن من دارد. از آیات آخر سورة مبارکة حشر است؛ قبل از آن آیات توحیدی این آیه است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُون * وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُون»[21]. اینجاست که علمای اخلاق اسلامی با الهام از این آیه، مسئلهای را مطرح میکنند که میگویند امالمسائل اخلاق است؛ مادرِ همة مسائل اخلاقی است و آن «مراقبه» است. مراقبه یعنی با خود معاملة یک شریکی را بکن که به او اطمینان نداری و همیشه باید مواظب باشی. مثل یک بازرسی که در اداره است. یعنی، خودت را به منزلة یک اداره تلقی کن و خودت را به منزلة بازرس این اداره [تلقی نما] که تمام جزئیات را باید بازرسی و مراقبت کنی»[22]
- مرحوم علامه حسینی تهرانی در معنای مراقبه و محاسبه مینویسد:
«مراقبه؛ و آن عبارت است از آنکه سالک در جمیع احوال مراقب و مواظب باشد تا از آنچه وظیفة اوست تخطّی ننماید و از آنچه بر آن عازم شده، تخلف نکند ... .محاسبه؛ و آن عبارت است از اینکه وقت معینی را در شبانهروز برای خود معین کند و در آن وقت به تمام کارهای شبانهروز خود رسیدگی بنماید و اشاره به آن است آنچه حضرت موسیبن جعفر علیهماالسلام فرموده است که: لیس منا من لم یُحاسب نفسهَ کلَّ یوم مرّةً».[23]
- آیتالله میرزا جوادآقا ملکی تبریزی رحمت الله علیه میفرماید:
«باری، سالک راه خدا را بعد از توبه، لازم است از مشارطه و مراقبه و محاسبه. در اول صبح مشارطه با نفس نماید، مشارطة شریک و سهیم در اعز و انفس سرمایهها و در عرض روز تا وقت خواب مراقبت کامل و در وقت خواب محاسبة کامل از تمام آنچه در این مدت صرف کرده است؛ از وقتش و از قوای ظاهری و باطنی و آنچه از نعمتهای الهی در آن صرف کرده یا مهمل گذاشته. همة اینها به قراری که علماء اخلاق نوشتهاند، عمل نماید. تفصیل آن را موکول به کتب اخلاق که نوشته شده (واقعاً هم خوب نوشتهاند) مینماید».[24]
مراقبه از دیدگاه علامه طباطبائی
در بیشتر بدانیم صفحه 88 نامهای از مرحوم علامه آمده است که در جواب جوانی که درخواست دستورالعملی از ایشان کرده بود نوشته است. در اینجا دو نامه مرحوم علامه و جوان که بین ایشان مبادله شده است کامل میآید تا اهمیت و جایگاه موضوع به خوبی روشن شود.
نامه اول
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک نخبة الفلاسفة و آیة الله العظمی جناب آقای طباطبائی ادام الله عمرکم ماشاءالله
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
کوتاه سخن آنکه جوانی هستم 22 ساله، میزان تحصیل پنجم ریاضی. اشتغالات فعلی تحصیلات حوزه قم حدود لمعه اصول الفقه. آخوندزاده. محیط زیست: دو سال سربازی در تهران، شش سال کودکی در قم، تحصیلات اولیه و بیشتر تحصیلات دبیرستان نیز در قم، چند سالی کرمانشاه.
چنین تشخیص می دهم که تنها ممکن است شما باشید که به این سؤال من پاسخ دهید. در محیط و شرایطی که زندگی می کنم هوای نفس و آمال و آرزوها بر من تسلط فراوانی دارند و مرا اسیر خود ساخته اند و سبب آن شده اند که مرا از حرکت به سوی الله، و حرکت در مسیر استعداد خود بازداشته و می دارند.
درخواستی که از شما دارم برای من بفرمایید بدانم به چه اعمالی دست بزنم تا بر نفس مسلط شوم و این طلسم شوم را که همگان گرفتار آنند بشکنم و سعادت بر من حکومت کند؟
یادآور می شوم نصیحت نمی خواهم و الا دیگران ادعای ناصحیت فراوان دارند. دستورات عملی برای پیروزی لازم دارم. همان گونه که شما در تحصیلات خود در نجف پیش استاد فلسفه داشتید، همان شخصی که تسلط به فلسفه اشراق داشت.
باز هم خاطرنشان می سازم که نویسنده با خود فکر می کند که شفاها موفق به پاسخ این سؤال نمی شود. وانگهی شرم دارم که بیهوده وقت گرانمایه شما را بگیرم. لذا تقاضا دارم پدرانه چنانچه صلاح می دانید و بر این موضوع می توانید اصالتی قائل شوید مرا کمک کنید. در صورت منفی بودن، به فکر ناقص من لبخند نزنید و مخفیانه نامه را پاره کنید و مرا نیز به حال خود وا گذارید. متشکرم.
امضا23/10/1355
جواب علامه به نامه اول جوان
این نامه در بیشتر بدانیم کتاب آمده است.
نامه دوم جوان
بسم الله الرحم الرحیم
محضر مقدس نخبة المجتهدین حجة الاسلام و المسلمین جناب آقای علامه محمد حسین طباطبایی دام مجده
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
خداوند ان شاء الله خیر دنیا و آخرت عطایت فرماید و با اولیا و انبیا محشورت سازد.
برادر عزیز! فراوان احساس کمبودی میکنم. هر چه دست و پا میزنم و تلاش میکنم و به هر جهت مینگرم دریا در نظرم وسیعتر جلوه می کند. ندانم در چه مسیری روی گردانم. کدام سفینه را سوار شوم تا به ساحل خوشبختی برسم؟ از شما بردار عزیز استمداد میطلبم. نمیدانم مرا چه می شود. مدتی است خود را چنان بینم که بر آسمان افکارم ابرهای سنگین و تیره و تار برآمده و عالم مرا غمناک ساختهاند حتی غرشی نیست تا ببارد و آسمانی صاف بینم. عامل این تیرگی چیست; نمیدانم.
در لابهلای این حالات فکر میکنم اگر سؤال مرا در این موضوع پاسخ گویید راحت شوم.
برادر عزیز! با روشنبینی خود و حقیقتخواهی خود اگر بتوانید حالت مرا درک کنید و آنچنان جوابم گویید که ناخودآگاه جرقهای در من به وجود آید که تا ابد (مرگ) روشن باشم. آیا می توانید راهنمایی کنید تا عاشق خدا شوم. 2-عاشق پیامبر شوم.3 - عاشق اولیای خدا شوم. راه چیست و چاره کدام؟ اگر راز عشق، مرا آموزید و معشوق را به نیکی برایم بشناسانی ولو بروی خود می روم. اگر حالت عشق در من بتوانی سازی و دستم گرفته به کوی عشق رهبری نمایید و با اشاره معشوق را بنمایی دوان دوان میروم حتی لحظهای آرام نمیگیرم. اما چه کنم جاهلم و عاشق نیستم.
موقعیت نویسنده: طلبه پایه معلومات: پایان دوره دبیرستان، دیپلم. علوم اسلامی: لمعه و اصول الفقه، سن:23 سال.
استاد عزیز، از قرآن جز خواندن (بدون تعارف) چیزی نمی دانم. از سخنان معصومین تقریبا بیگانهام. چگونه و به چه اندازه بر آنها وارد شوم و چگونه استفاده کنم؟ صبر کنم تا رشد علمی بیابم و یا به موازات تحصیل ... طریق استفاده را نیز بیان فرمایید.
جواب علامه به نامه دوم جوان
به عرض شریف می رساند نامه شریف دوم زیارت شد. قبلا نیز یک نامه دیگری رسیده بود که تاکنون پاسخ آن نوشته نشده. اصولا در زمستان گذشته در اثر کسالت مزاج و ناراحتی اعصاب نه تنها نامه جناب عالی بلکه نامههای زیاد دیگری که در این مدت رسیده تا امروزها برای هیچ کدام نتوانستهام جواب بنویسم. امروزها که کمی حالم رو به بهبودی است تدریجا جواب میفرستم. به هر حال عذر گذشته را میخواهم.
عرض کنم روشی که برای ما در همه حال و همه شرایط در حد ضرورت است روش بندگی و به عبارت دیگر روش خداشناسی است و راه آن طبق آنچه از کتاب و سنت برمیآید همانا یاد خدا و امتثال تکالیف عملی است. یعنی همان مراقبه و محاسبه است که در نامه اولی خدمتتان عرض شد. فعلا به این ترتیب که هر صبح که از خواب بیدار می شوید تصمیم بگیرید که خدا را فراموش نخواهید کرد. آنگاه به طور استمرار خود را در برابر خدا تصور کنید و شب وقت خواب به حساب کارهای روز بپردازید. اگر غفلتی شده استغفار و توبیخ نفس، و اگر نشده حمدی به خدا بکنید. و ضمنا برای تقویت ذکر تا چهل روز، روزی هزار مرتبه طرف صبح با توجه تام کلمه طیبه لااله الاالله بگویید. حال بندگی که از این روش به دست می آید الگو و مقیاس همه حالات زندگی است.
والسلام علیکم
محمد حسین طباطبایی[25]
ب) منابع
1. آنچه یک جوان باید بداند، رضا فرهادیان، دفتر تبلیغات اسلامی (دانشآموز)
2. پرواز تا بینهایت، سازمان عقیدتی سیاسی ارتش (دانشآموز)
3. تعلیم و تربیت در اسلام، استاد شهید مطهری
4. جوان و پرسشهای عرفانی، محمدرضا متقیان، انتشارات مرکز مدیریت حوزة علمیه قم (دانشآموز)
5. خاکهای نرم کوشک، سعید عاکف، نشر مُلک اعظم (دانشآموز)
6. دغدغههای جوانی، محمدرضا شرفی، انتشارات امیرکبیر (دانشآموز و معلم)
7. رسالة لب اللباب، علامه حسینی تهرانی (ره)، حکمت (معلم)
8. رستاخیزی در تاریکی، سوسن صفارودی، نشر بهینه (دانشآموز)
9. رمز موفقیت علامه طباطبائی، حمید نگارش، انتشارات امام عصر (دانشآموز)
10.مجموعة «چهرههای درخشان»، جمعی از نویسندگان، انتشارات مدرسه (دانشآموز)
11.مجموعة «نیمة پنهان ماه»، جمعی از نویسندگان، روایت فتح (دانشآموز)
12.نامههای فهیمه، فهیمه باباییانپور، انتشارات سورة مهر (دانشآموز)
13.نه آبی نه خاکی، علی مؤذنی، انتشارات سورة مهر (دانشآموز)
درس دهم
اعتماد به او
الف) اهداف
1. هدف کلی: توجه به نقش توکل و اعتماد به خدا در تقویت عهدها و پیمانها و تسریع در حرکت به سوی خدا
2. اهداف آموزشی:
- آشنایی با معنا و جایگاه توکل در قرآن
- توانایی تشخیص میان توکل و خطر کردن (ریسک)
- توضیح اینکه چرا فقط باید به خدا توکل کرد.
ب) محورهای اصلی درس
1. پس از تفکر دربارة معاد و عاقبت انسان،و گرفتن تصمیم برای حرکت در مسیر الهی لازم است تا با توکل بر خدا حرکت را آغاز کنیم و پیمان خود را با خدا تجدید کنیم و مصممتر در راه سعادت گام برداریم.
2. حقیقت توکل عبارت است از این که در عین این که وظایف خود را به نحو احسن انجام می دهیم اما نتیجه کار را به خدا می سپاریم.
3. انسان متوکل مطمئن است هر نتیجه ای بدست آید به مصلحت اوست. زیرا کار را به خدا سپرده و یقین دارد خداوند آینده ای را می داند که او نمی داند و به مصلحت هایی آگاه است که او آگاه نیست.
4. ملاک توکل به خدا و اعتماد به او، توانایی خداوند در برآوردن حاجات، دانایی او به عوامل سعادت ما و قدرت مطلق خدا برای اجرای هر کاری است.
5. توکل شرایطی دارد: اول آنکه توکل زبانی فایده ای ندارد بلکه انسان باید با تمام وجود اموراتش را به خدا بسپارد و دوم آنکه توکل جانشین تنبلی نیست بلکه فرد باید با همت فراوان وظایف خود را انجام دهد و مشورت های لازم را بکند و کار خویش را به خدا بسپارد
6. هرقدر تصمیمها و پیمانهای انسان، بزرگتر باشد، اعتماد بیشتر به خدا و توکل بیشتر به او مورد نیاز است. و چون جوانی دوران تصمیمات بزرگ است از این رو جوانان نیاز به توکل در این دوران بیشتر است.
7. توکل، با خطر کردن تفاوت دارد. توکل، نشانة شجاعت و ریسک کردن نشانة تهوّر است که صفت خوبی نیست.
ج) اجزای تدریس
این درس شامل اجزای زیر است:
1. تبیین حقیقت توکل:
دبیر محترم، ابتدا توکل را معنا میکند و نقش توکل را در تصمیمگیریها توضیح میدهد. نکته مهم در این بخش این است که علت توکل انسان به خداوند و اعتماد به او، توانایی خداوند در برآوردن حاجات، دانایی او به عوامل سعادت ما و قدرت مطلق خدا برای اجرای هر کاری است. این قدرت و آگاهی خدا به مصالح ما در آیات سوم سوره طلاق و آیه 216 سوره بقره مورد تاکید قرار گرفته است که در درس نیز به آن اشاره شده است.بنابر این, ما انسان ها که به دلیل علم اندک خود آگاهی لازم را به همه مصالح خود نداریم و از پایان کار خود آگاه نیستیم , در انجام کارهای خود به خدای عالم و قادر توکل می کنیم و از او می خواهیم آنچه خیر ما در آن است برای ما رقم زند.
2.انجام فعالیت کلاسی
هدف این فعالیت این است که دانش آموز با تدبر در آیه به این نکته پی ببرد که تمام قدرت ها در اختیار خداست و تنها اوست که می تواند بدی را از ما دور کند و تنها اوست که نعمت ها را به ما می رساند و هیچ مانعی در مقابل او نیست. بنابر این علت اختصاص توکل به خداوند این است که کسی قدرت ایستادگی در برابر اراده خدا را ندارد, کسی نیست که بتواند در کار خدا دخالت کند و بازدارنده رحمت یا دورکننده گزند باشد.
3.شرایط توکل حقیقی
در این قسمت دو شرط توکل حقیقی بیان شده است. شرط اول با توجه به این نکته ذکر گردیده است که برخی افراد گمان می کنند همین که گفته شود توکل بر خدا کافی است و از این رو در انجام هر کاری می گویند توکل بر خدا؛ اما در قلب خود به افراد دیگری در موفقیت کار خود دل بسته اند. از این رو در این قسمت این نکته توجه داده شده است که توکل حقیقی یعنی در قلب خود نیز باور داشته باشیم که تنها خدا چاره ساز است و دیگران همگی سبب و وسیله هایی هستند که خدا در پیش راه ما قرار می دهد و اگر خدا نخواهد هیچ کس هیچ کاری نمی تواند برای ما بکند.
شرط دیگر، رابطة میان توکل و احساس مسئولیت است. توکل، جانشین تنبلی و ندانمکاری نیست و برای کسی است که با فکر و تدبیر، مسئولیت خود را شناخته و قدم در راه انجام دادن آن گذاشته است. نمونة برجستة انسانهای متوکل، پیامبر اکرم (ص) و ائمة اطهار (ع) هستند که همواره در انجام دادن مسئولیتهای خود، کوشا بودهاند.
جامعة اسلامی و نظام اسلامی ما نیازمند همتهای بلند، تصمیمهای بزرگ و به تبع آن، آدمهای متوکلی است که با عزم راسخ وارد زندگی اجتماعی شوند و کشتی امت اسلامی را در میان توفانهای سهمگین مستکبرین به پیش ببرند و عقبماندگیهای چند صدساله را جبران کنند و زمینهساز تمدنی شوند که انشاءالله به دست امام عصر (ع) برپا خواهد شد و عدالت جهانی را پدید خواهد آورد. ما معلمین به اندازة توان خود باید بتوانیم این بلندنظریها را به دانشآموزان بدهیم و آنان را انسانهایی مصمم و متوکل تربیت کنیم و آنها را از تنبلی و دونهمتی دور سازیم. از اینرو، ضروری است که این قبیل نکات را در لابهلای تدریس خود بگنجانیم و توجه دانشآموزان را به آنها جلب کنیم.
4.تصمیم و توکل
همچنین، لازم است که دبیر بر دورههای نوجوانی و جوانی به عنوان دوران تصمیمهای مهم و سرنوشتساز تأکید کند و با ذکر نمونههای عینی و شواهد مختلف، نشان دهد که چگونه انسانهای بزرگ توانستهاند با تصمیمگیریهای درست در دورة نوجوانی و جوانی، به مقامهای بزرگی برسند. آنان که راه به جایی بردهاند، معمولاً کسانی بودهاند که در نوجوانی و جوانی، بهترین تصمیمها را گرفته و از انرژی متراکم این دوران به نحو مطلوب استفاده کردهاند. در مواردی نیز، برخی در سنین بالاتر کارهای بزرگی کردهاند، اما اینها استثنا بودهاند.
پس از تشویق کردن دانشآموزان به گرفتن تصمیمهای مهم در زندگی، لازم است دبیر نیاز بیشتر نوجوانان و جوانان به توکل را نیز تبیین کند.
5. انجام فعالیت کلاسی
اصطلاح خطر کردن معمولا در جایی به کار می رود که شخص عملی را انجام می دهد یا راهی را می رود که با خطرات احتمالی آن آشنایی چندانی ندارد و بی احتیاطی پیش می گیرد. اگر بخواهیم بر اساس علم اخلاق توضیح دهیم شجاعت یک فضیلت اخلاقی است که حد وسط میان ترس(جبن) و بی باکی( تهور) است. برخی افراد نمی توانند تصمیم های بزرگ بگیرند که این ناشی از ترس آنهاست. برخی افراد هم بدون محاسبه تصمیم های بزرگ می گیرند و این ناشی از تهور آنان است. کار این گروه را خطر کردن یا ریسک می گویند. اما آنان که با محاسبه و مشورت و تعقل تصمیم های بزرگ می گیرند اهل شجاعتند.
بنابراین افراد اهل توکل کسانی اند که با محاسبه و تعقل و مشورت تصمیم می گیرند و کار خود را با توکل بر خدا شروع می کنند اما افراد اهل خطر بدون هیچ محاسبه و مشورتی قدم در راه می گذارند
د) اندیشه و تحقیق
در این بخش، سه تمرین قرار گرفته است:
تمرین اول، دانشآموزان به آیات و متن درس مراجعه میکنند تا فواید توکل را مشخص نمایند، فوایدی مثل تقویت عزم، تجدید محکمتر پیمان، ورود محکمتر و استوارتر در کارهای بزرگ، افزایش شجاعت، قدرت تحمل و صبر بیشتر، از دست ندادن آرمانها، خسته نشدن در بین راه، دوری از تنبلی و ...
تمرین دوم، برای رفع یک بدفهمی است و آن، اینکه برخی توکل را بهانهای برای توجیه تنبلی خود قرار میدهند. دانشآموزان باید با استفاده از آیة 159 سورة مبارکة آلعمران، این موضوع را توضیح دهند. این آیه دربارة پیامبر اکرم (ص) است. ایشان انسانی خستگیناپذیر و شجاع بود و به خاطر نجات انسانها، با روی باز با مردم روبهرو میشد. همچنین، در همین آیه، خداوند از او میخواهد که بیشتر توکل کند. روشن است که توکل، سبب تنبلی نمیشود.
تمرین سوم، برای آن است که دانشآموزان، شرایط توکل درست را بیان کنند که در کتاب به دو مورد اشاره شده است.
هـ) پیشنهاد
فعالیت اول، یک کار تحقیقی ساده است که در مورد یکی از داستانهای مثنوی انجام میگیرد. این تحقیق سبب آشنایی بیشتر دانشآموزان با ادبیات ایران و آثار مولوی میشود. دانشآموزان میتوانند با مطالعة این داستان، آن را در کلاس برای دیگران بازگو کنند یا در قالب یک نمایشنامه به اجرا درآورند. داستان یاد شده در دفتر اول مثنوی با عنوان قصة نخجیران و بیان توکل و ترک جهد کردن، آمده است و موضوع آن، این است که عدهای شکارچی در شکارگاهی که در آنجا شیری سکونت داشت، شکار میکردند. این شیر به شکار آنها حمله میکرد و آن را می خورد. آنها به شیر گفتند: اگر به شکار ما حمله نکنی، ما غذای تو را تأمین میکنیم. شیر گفت: من بیوفاییهای بسیار دیدهام و نمیتوانم به عهد شما اطمینان داشته باشم. آنها گفتند: به قضا و قدر الهی دلخوش باش و به خدا توکل کن. شیر گفت: همان کسی که توکل را به مردم آموزش داده است، یعنی همان پیامبر از ما خواسته است که جدّ و جهد و تلاش کنیم؛ و بدینترتیب داستان ادامه مییابد. در اینجا، چند بیت از این شعر را که به توکل مربوط میشود، از زبان شیر میآوریم:
گفت آری گر توکل رهبر است این سبب هم سنت پیغمبر است
گفت پیغمبر به آواز بلند با توکل زانوی اشتر ببند
رمز الکاسب حبیب الله شنو از توکل در سبب کاهل مشو
رو توکل کن تو با کسب، ای عمو جهد میکن کسب میکن مو به مو
جهد کن، جدّی نما تا وارهی ور تو از جهدش بمانی، ابلهی
فعالیت دوم، مراجعه به آیة 99، سورة نحل است که نشان میدهد شیطان بر چه کسانی مسلط نمیشود.
دانستنیهای ضروری و اطلاعات مورد نیاز معلم
1. ملاک و مبنای توکل: همانطور که مرحوم ملا مهدی نراقی در کتاب «جامع السعادات» توضیح داده است، توکل بر این پایه استوار است که جز خدا مؤثری در وجود نیست (لا مؤثر فی الوجود الّا الله) و این یکی از مراتب توحید است. در حقیقت، انسان موحد میتواند انسان متوکل باشد. کار شیطان این است که انسان را از توحید خارج کند و به شرک بکشاند. انسان باید بکوشد که از این حقیقت که مؤثری جز خدا در عالم نیست، آگاه شود و قلبش نیز به این حقیقت ایمان آورد. اگر اینگونه شد، حالت توکل در انسان پدید میآید و شک نمیکند که همة مخلوقات از آفتاب، ماه، ستارگان، ابر، باران، حیوان و انسان در قبضة قدرت الهیاند. چنانکه خدای تعالی خطاب به پیامبر (ص) میفرماید: «وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمی»؛ هنگامی که تیر انداختی تو نینداختی، بلکه خدا انداخت (سورة انفال: آیة 170).
2. داستانِ بستن زانوی شتر: این داستان در کتاب «داستان راستان»، به نقل از کتاب «کحل البصر» تألیف محدث قمی، اینگونه آمده است که پیامبر اکرم (ص) همراه با اصحاب به سرزمینی میرفتند. بعد از مدتی راهپیمایی، در منزلی برای نماز پیاده شدند. رسول اکرم (ص) بعد از پیاده شدن از شتر به طرف آب رفتند، ولی بعد از مدت کوتاهی به سوی مرکب خویش بازگشتند. اصحاب تعجب کردند و با خود گفتند: آیا پیامبر اینجا را برای فرود آمدن نپسندیدهاند و میخواهند فرمان حرکت دهند؟ اما دیدند وقتی که ایشان به شتر خویش رسیدند، زانو بند را برداشتند و زانوهای شتر را بستند و دومرتبه به سوی آب روان شدند. اصحاب گفتند: ای رسول خدا، چرا از ما نخواستی که این کار را انجام دهیم؟
پیامبر (ص) فرمود: هرگز از دیگران در کارهای خود کمک نخواهید و به دیگران اتکا نکنید؛ اگرچه برای یک قطعه چوب مسواک باشد. از این داستان دو نکته به دست میآید: اول اینکه رسول خدا (ص) در عین توکل و اعتماد به خداوند، شتر را آزاد در بیابان رها نکرد بلکه برگشت و زانوی آن را بست تا کار خود را به نحو درست انجام داده باشد.
دوم اینکه به دیگران آموزش داد که هرکس باید کار شخصیاش را خود انجام دهد و آن را برعهدة دیگران قرار ندهد.
3. چند حدیث دربارة توکل: «من توکل علی الله لا یغلب و من اعتصم بالله لا یهزم»؛ کسی که بر خدا توکل کند، مغلوب نمیشود و کسی که به خدا پناه آورد، شکست نمیخورد (بحارالانوار، ج 71، ص 151).
امام علی (ع) فرمود: «اقوی الناس ایمانا اکثرهم توکلا علی الله سبحانه»؛ قویترین مردم در ایمان کسانی هستند که بیشتر بر خداوند توکل میکنند (غررالحکم و دررالکلم، حدیث 3850).
امام همچنین فرمود: «من احب ان یکون اقوی الناس فلیتوکل علی الله»؛ کسی که دوست دارد قویترین مردم باشد، باید بر خداوند توکل کند (تحف العقول، ص 2).
و نیز فرمود: وقتی نمرودیان حضرت ابراهیم (ع) را در آتش افکندند، جبرئیل نزد وی آمد و گفت: خواستهای داری که برآورده کنم؟
ابراهیم (ع) فرمود: از تو نه، خدا مرا بس است و او بهترین وکیل است.
میکائیل آمد و گفت: خزانههای آب و باران به دست من است. اگر میخواهی آتش را خاموش میکنم.
ابراهیم (ع) فرمود: نه.
جبرئیل گفت: پس از خدا بخواه.
ابراهیم (ع) فرمود: همین قدر که میداند من در چه حالی هستم، کافی است (بحارالانوار، ج 71، ص 155).
منابع برای معلم و دانشآموز
1. علم اخلاق اسلامی (ترجمة جامعالسعادات)، مولی مهدی نراقی، ترجمة دکتر مجتبوی، انتشارات حکمت (برای معلم)
2. تصمیمهای بزرگ اخلاقی، محمدباقر پورامینی، کانون اندیشة جوان (برای دانشآموز)
3. جوان، محمدجواد رودگر، کانون اندیشة جوان (برای دانشآموز)
4. راهیان کوی دوست، استاد محمدتقی مصباحیزدی، انتشارات مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) (برای معلم)
درس یازدهم
دوستی با خدا
الف) اهداف
1. هدف کلی:
شناخت آثار محبت داشتن به خدا و تلاش برای تقویت رابطة محبتآمیز با او، دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا
2. اهداف آموزشی:
v توجه به اینکه محبت به خداوند تضمین کننده راه رستگاری انسان در دنیا و آخرت است
v درک توجه محبتآمیز خداوند به مخلوقات خود و از جمله انسانها
v تقویت رابطة دوستی انسان با خدا
v نقش محبت و عشق در تصمیمگیریها و کارهای انسان
v تبیین راههای افزایش محبت به خداوند
v تبیین دوستی با دوستان خداوند
v شناخت رابطة تقابلی دوستی با خدا و دوری از دشمنان خدا
v شناخت تأثیر دوستی با خدا در مبارزه با باطل
ب) ارتباط با درس قبل
در درس قبل دانش آموز با شروع سفر انسان به سوی خداوند آشنا شد. در این شروع باید انسان اراده می کرد و تصمیم می گرفت و با خداوند عهد میبست تا بتواند این مسیر را به خوبی طی کند. برای اطمینان از طی مسیر با سلامت نیز باید مراقب تصمیمش باشد و به محاسبه کارهایش بپردازد. در این درس که ادامه درس قبلی است به یکی از مهمترین لوازم مسیر اشاره می شود که موجب می شود انسان سرعت سیرش در مسیر رسیدن به خداوند ده ها برابر شود و با اطمینان و سلامت به خداوند برسد و آن دوست داشتن خداوند است. در این درس، با یکی از برنامههای زندگی یعنی تولّی و تبرّی آشنا میشویم. تولّی و تبرّی از فروع دیناند و هر انسان مسلمانی در کنار نماز، روزه، خمس و جهاد باید این حالت قلبی را در خود ایجاد کند، وگرنه ایمانش ضعیف خواهد شد و نخواهد توانست اوامر خداوند را اطاعت کند و از دام شیطان رها شود.
ج) محورهای اصلی درس
1. خداوند، موجودات جهان را براساس رحمت و محبت آفریده است و بر همین اساس، آنها را به غایت و مقصودشان میرساند.
2. قرآن کریم و ائمة اطهار (ع) اساس و پایة دینداری را محبت و عشق به خدا میدانند.
3. محبت و دوستی، انسان را از خمودی درمیآورد و به پویایی و تحرّک میرساند.
4. محبت به خداوند، باعث ایجاد محبت به دوستان خدا نیز میشود.
5. محبت به خداوند، سبب پیروی و اطاعت از او میشود.
6. محبت به خداوند، سبب بیزاری و تنفّر از دشمنان خدا میشود.
7. محبت به خداوند، سبب شکلگیری روحیة مبارزه با باطل در انسان میشود.
د) اجزای تدریس
1. تبیین نقش محبت:
دبیر، در ابتدا این سؤال را مطرح میکند که چرا امام سجاد علیه السلام محبت الهی را آرمان دل مشتاقان و نهایت آرزوی عاشقان می داند؟ منظور امام از عاشق کیست؟ آیا از نظر امام غیر عاشق به خداوند عاشق محسوب می شود؟
برای ریشهیابی این مسئله، لازم است ابتدا نقش محبت و کارکرد آن در وجود انسان را بررسی کنیم تا با پاسخ این سؤال برسیم.
در پایه ی نهم در درسهای مربوط به ایمان آمد که انسان دارای دو کانون «عقل» و «قلب» است و گفته شد که هرجا قلب برود، اعمال و رفتار انسان هم به همان سمت میرود. در واقع، قلب جهتدهنده به فعالیتها و کارهای انسان است.
نکتة مهم آن است که اگر قلب به چیزی محبت بورزد که عقل آن را خوب میداند، این محبت درست است. اما اگر چیزی را محبوب خود قرار دهد که عقل آن را تأیید نمیکند، این عشق غلط و ضرردهنده است.
فرمایش امیر المومنین (در بخش چقدر می ارزیم) که ارزش انسان را چیزی می داند که آن را دوست دارد، معیار عشق و محبت را مشخص ساخته است؛ هر کس هر چیزی را محبوب خود قرار دهد به همان میزان می ارزد. کسی که به مقام عشق می ورزد به اندازه همان مقام ارزش دارد. کسی که به ثروت عشق می ورزد به همان اندازه ارزش دارد و... ولی کسی که خداوند را محبوب خود قرار دهد و همه کارهایش را برای او انجام دهد قدر و ارزشش خداوند است.
در این بخش استفاده از مناجاتها و دعاهایی که نشانههای عشق و محبت معصومین (ع) به خداوند است و نیز خواندن اشعار مناسب، برای ملموس کردن عشق به خداوند و تأثیرگذاری بر قلب دانشآموزان، مؤثر است.
2.انجام فعالیت کلاسی
با توجه به مطالبی که تا این قسمت آمده است بهتر است این سوال به بحث گذاشته شود و هر کسی نظرش را بدهد. با توجه به اینکه محبت ورزیدن به امری محب را به محبوب بسیار نزدیک می کند تا حدی که محب تبدیل به محبوب می شود و در او فنا می شود، بنابراین در روز قیامت با چیزی محشور می شود که با او یکی شده است. در واقع یک وجود شده اند که در دو قالب قرار دارند. کسی که به ثروت عشق می ورزد آن قدر زندگی خود را غرق در این کار می کند که فکر و ذکری جز ثروت ندارد , بنابراین او عین مادیات و پول شده است و در روز قیامت نیز با همان ثروت مادی محشور خواهد شد که البته بسیار دست خالی خواهد بود چون ثروت مادی این دنیا در آن عالم به هیچ کاری نخواهد آمد. برای این مورد مثالهای فراوانی می شود زد از قبیل محبوب قرار دادن یک انسان غیر رشد یافته که خود گرفتار بسیاری از گناهان است؛ حال تصور کنید انسانی را که در آن عالم با این انسان که در این دنیا محبوب خود قرار داده بود محشور شود در چه حالی خواهد بود؟
3.محبت به خدا
در این بخش توضیح داده می شود که محبت تا چه حد می تواند زندگی انسان را متحول کند. به همین دلیل برای اینکه انسان به رشد شایسته اش برسد باید عاشق شود. برای عاشق شدن هم هیچ چیزی به اندازه خداوند ارزش ندارد بنابراین عاقلانه است که انسان عاشق بهترین شود که آن خداوند است (اشاره به روایت امیر المومنین علیه السلام). آیه 165 سوره بقره نیز برای تکمیل این بحث آمده است که فقط عاشقان خداوند عاشق واقعی هستند . البته در این جا باید به این نکته توجه داشت که عشق به خدا, عشق و محبت به سایر انسانها را نیز به دنبال خود خواهد آورد. چون خداوند خود دستور داده است که به پدر و مادر خود محبت بورزید, به خویشان خود محبت بورزید, با مومنان رئوف باشید, دلسوز سایر انسان ها باشید.
4.تبین بخش «بیشتر بدانیم»
مطلبی که در این بخش آمده است دل نوشته شهیدی است که عاشق خداوند شد و با سن کم، در زندگی چیزی ارزشمندتر از خداوند برای محبوب قرار دادن نیافت. او با همین عشق به دیدار خداوند شتافت. این افراد مصداق کسانی هستند که یک شبه ره صد ساله را رفته اند.
مطلب این بخش از این جهت اهمیت دارد که سن این شهید که زندگی نامه و نوشته های عرفانی او به راحتی در اینترنت قابل مشاهده است به سن دانش آموزان این کتاب بسیار نزدیک است و حس هم ذات پنداری خوبی ایجاد می کند. همچنین از نظر زمانی نیز بسیار نزدیک است و در دوران دفاع مقدس اتفاق افتاده است. نوشته های عرفانی او به اندازه ای پرمحتواست که مقام معظم رهبری درباره آن فرموده است :«من نوشته های او را بارها خوانده ام و هر بار که خواندم نکات جدیدی از آن برداشت کردم.»
5. تبیین بخش راههای افزایش محبت به خداوند
یکی از سوالات اساسی که دانش آموزان در این درس خواهند داشت این است که اگر عشق به خداوند تا این حد میتواند انسان را متحول کند ما چگونه عاشق خداوند شویم. این بخش با سه راهکار راه عاشق خداوند شدن و غرق در محبوب واقعی شدن را میآموزد.
اولین راه پیروی از خداوند است. پیروی از کسی که دوستش داریم یکی از مسائل پذیرفته شده بین همه انسان هاست. اگر پدر و مادر را در نظر بگیریم، فرزندی که غیر از رابطة معمولی فرزند با پدر و مادر، آنها را دوست دارد، انجام دادن دستورات آنها را نیز دوست دارد. یعنی فرمان پدر و مادر را نه تنها به خاطر این اطاعت میکند که آنها رنجیده نشوند، بلکه خودش دوست دارد که امر آنان را انجام دهد و چهرة رضایتمند و شاد آنان را ببیند. همین حالت، در مراتب بسیار بالاتری برای کسانی که حقیقتاً به خدا عشق میورزند، وجود دارد.
این تذکر مهم را همینجا باید بدهیم که همین اطاعت، میزان و معیار تشخیص دوست حقیقی از دوست تقلبی است. خیلیها به همین بسنده میکنند که بگویند ما خدا را دوست داریم. اما وقتی وارد زندگی آنها میشویم، از نماز و مناجات با خدا خبری نیست و به دستورات خدا کاملاً بیتوجهاند. به برخی جوانان چنین القاء شده که علاقة قلبی به خدا کافی است، دل باید پاک باشد و با خدا پیوند داشته باشد، اطاعت و پیروی از فرمانهای او و عمل صالح چندان اهمیت ندارد. ما باید بکوشیم این نگرش غلط را اصلاح کنیم. این عقیدة تحریف شدة مسیحیت است که متأسفانه محبت بدون عمل را وارد فرهنگ دینی کرده است تا آنجا که برخی، عشق ائمة اطهار، به خصوص امام حسین (ع) را بدون توجه به سیرة آن بزرگواران، مایة نجات دانستهاند. اما همانطور که گفته شد، محال است کسی محبت واقعی بیاید و اطاعت از محبوب را به دنبال نداشته باشد.
در این بخش آیه 31 سوره آلعمران به خوبی خاطر نشان میسازد که اگر کسی خداوند را واقعا دوست داشته باشد و او محبوب خود قرار داده باشد، حتما به دستوراتش عمل میکند؛ وگرنه کسی که ادعا کند من خدا را دوست دارم ولی به دستورات او عمل نکند دروغ میگوید و فقط خودش را فریب می دهد (اشاره به روایت امام صادق علیه السلام در این بخش). وعدهای که خداوند در برابر عمل به دستوراتش به بندگانش داده این است که من نیز او را دوست میدارم و تمامی گناهانش را میبخشم. بنابراین میان عمل به دستورات الهی – که ضامن رستگاری ما در دنیا و آخرت است- و دوست داشتن خداوند رابطه متقابل و مستقیم وجود دارد و هریک موجب تقویت دیگری است.
.انجام فعالیت کلاسی
در فعالیت کلاسی این بخش مصادیق کارهایی ذکر شده است که خداوند آنها را دوست دارد و ما با انجام دادن آنها به خداوند نشان میدهیم که ما نیز او را دوست داریم و میخواهیم به دستوراتش عمل کنیم. کارهایی همانند توبه از گناهان، عفتپیشگی، رسیدگی به درماندگان، صرف جوانی در اطاعت خداوند و همواره تمیز و آراسته بودن. میتوان به این موارد انجام تمامی واجبات دینی و اجتناب از محرمات را اضافه کرد.
راه دوم دوستی با دوستان خداست. در اینجا باید از مثالهای روزمرة محیط پیرامون دانشآموزان استفاده کنیم. ابتدا باید تذکر دهیم که دوستی و معاشرت معمولی در اینجا مورد نظر نیست. بلکه محبت و عشق است که سبب میشود هرکس که محبوب شما را دوست داشته باشد، شما هم او را دوست بدارید. مثلاً ما به پدر و مادر خود علاقه داریم و گاهی این علاقه در حدّ عشق و محبت است. به طور طبیعی کسانی که به پدر و مادر ما بیشتر ابراز لطف و محبت میکنند، مورد علاقة ما هم هستند.بنابراین,کسی که خداوند را دوست داشته باشد حتما دوستان خدا را نیز دوست خواهد داشت.
یکی از راههایی که موجب میشود انسان خداوند را بیشتر دوست داشته باشد و او را محبوب دل خود قرار دهد این است که دوستان او را دوست بدارد. خاصیت دوست داشتن دوستان خدا این است که با دوستی دوستان خداوند انسان بیشتر متمایل به خداوند میشود چون کارهای آنان ذکر و یاد خداست، حرفهای آنان ذکر خداست و به طور خلاصه انسان با دیدن دوستان خداوند به یاد خداوند میافتد و در نتیجه انس بیشتری با خداوند پیدا میکند و محبت بیشتری نسبت به خداوند در دلش ایجاد میشود.
در اینجا خوب است به مصداق دوستان خداوند نیز اشاره شود. دوستان خداوند به صورت کلی هر کسی است که واجبات خدا را به جا میآورد و از محرمات خداوند دوری میکند که در مصداق خاص عبارت است از انبیاء و اولیای الهی، بزرگان دین، عرفا، شهدا، و هر کسی که واقعا به دین خداوند خدمت میکند و در تلاش است دین خداوند بر روی زمین تحقق پیدا کند.
راه سوم بیزاری از دشمنان خداست.
دبیر محترم شایسته است ابتدا توضیح دهد که محبت به هر چیز، بیزاری از ضد آن را به دنبال دارد. علاقه به عدل، دشمنی با ظلم را در خود دارد. علاقه به بوی خوش، تنفر از بوی بد را میآورد. کسی که یکی از همکلاسیهای خود را انسان صادق و درستکاری میبیند و از صمیم قلب به او علاقه دارد، از کسی که از روی حسادت و عناد به آن دوست بدی می کند، متنفر است.
از همینجا تذکر میدهیم: اگر ما به کسی علاقه داشتیم و با دشمن او هم دوست بودیم و به او هم واقعاً محبت میورزیدیم، معلوم میشود که یا فرد اوّل را قلباً دوست نداریم یا فرد دوم را درست نمیشناسیم و چهرة واقعی او برای ما روشن نشده است.
این نکته در موضعگیریهای فرهنگی، سیاسی و سایر ابعاد اجتماعی بسیار اهمیت دارد و تعیینکننده است. کسی که به نظام اسلامی علاقمند است، محال است که با نظامهایی در دنیا که کمر همت به نابودی این نظام بستهاند، دوستی بکند، برای آنها کار بکند و به آنها فایده و سود برساند. رفتار بسیاری از ایرانپرستهای ساکن اروپا و امریکا، اینگونه است که در حرف ادعای عشق به میهن دارند، ولی نه تنها هیچ فداکاری به خاطر این عشق خود نمیکنند و سرگرم زندگی خوش و راحت خود هستند، بلکه در خدمت کسانی هستند که نقشههای پیچیده برای تجزیة کشور، وابسته کردن آن به امریکا و تضعیف ایران انجام میدهند.
ما باید دانشآموزان خود را به گونهای تربیت کنیم که همچون مجاهدان دفاع مقدس، خط خود را همواره از دشمنان جدا کنند. دشمنشناسی آنها بسیار قوی باشد و رفتارهای فرهنگی و اجتماعی خود را حتی در مواردی که انتقادی است، بهگونهای انجام دهند که دشمنان اسلام را ناامید گرداند و امکان هیچگونه سوءاستفادهای به آنها ندهد.
نکتة مهم دیگر اینکه: یکی از تبلیغات استکبار و زمامداران ظالم جهانی در کشورهای ضعیف نگهداشته این است که «دشمنتراشی و دشمنستیزی مربوط به دورة توحش انسان است. دورة تمدن جدید، دورة آشتی کردن همه با هم است، اینطور نیست که یک طرف حق باشد و یک طرف باطل. آری، آدمها اختلافنظر دارند، اما اینگونه نیست که یکی بر حق باشد و دیگری بر باطل؛ لذا دشمنی معنا ندارد». این تبلیغ که در قالبهای بسیار نامرئی و گاه با نظریهپردازی فلسفی، جامعهشناختی و تبیین فرهنگی همراه است، نتیجهاش تسلیم فرهنگی و سیاسی جوامع تحت ستم در مقابل ستمگر است که نمونههای فراوان آن را هماکنون در دنیا میبینیم.
مبارزه با دشمنان خدا و تسلیم نشدن به آنها است. ابعاد مختلف این دو اثر را میتوان در پیام برائت امام خمینی (ره) در 1366 به روشنی دید که با تحلیلی عمیق باز شده است. همچنین شهید مطهری در کتاب حق و باطل، با تحلیل نبرد دائمی و تاریخی میان آندو، مبارزة مستمر با باطل را جزء ذاتی دینداری دانسته است، که البته هم امام خمینی و هم شهید مطهری این دیدگاه خود را از قرآن کریم و سیرة پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت بزرگوار ایشان (ع) بهره گرفتهاند.
6. انجام فعالیت بررسی:
در این فعالیت خواسته شده است دانشآموز مصادیق دشمنان خداوند و دین الهی را مشخص سازد. این فعالیت واگراست و بالطبع مصادیق و جوابهای متعددی میتوان یافت. فایده این فعالیت این است که دانشآموز میتواند میان مباحثی که در این درس میآموزد و دنیای بیرون به راحتی ارتباط برقرار کند. یافتن این مصادیق کمک شایانی در یافتن دید دینی به امور و مسائل دنیا میشود. در این فعالیت از دانشآموز راهکار برای مقابله خواسته شده است. ارائه راهکار از خود دانشآموز موجب میشود دانشآموز احساس کند در این مسائل تکلیف دارد و راهکارهایش نیز در برای سن خودش کاربردی خواهد بود.
7. بیشتر بدانیم
با توجه به مطالبی که تاکنون بحث شد در اینکه محبت الهی راهگشای تمامی مشکلات انسان و تسهیل کننده وصول انسان به خداوند است و برای این کار انسان باید به فرامین الهی عمل کند و با دوستان خداوند دوست باشد و با دشمنانش دشمن باشد. در اینجا اشکالی که وجود دارد این است که انسان میخواهد محبت الهی را در دلش جای دهد ولی آنقدر محبتهای دیگر در دلش جای گرفته است که نمیتواند این کار را بکند و تا اغیار در دل انسان باشد خداوند در آن دل جای نمیگیرد. بنابراین چه باید کرد.
بیشتر بدانیم این بخش دقیقا به دنبال ارائه راهکار برای خالی کردن دل و مصفا کردن آن برای خداوند است. در اینجا چهار گام عملی برای این مشکل ارائه شده است که در متن به خوبی توضیح داده شده است.
دبیران محترم توجه داشته باشند که یکی از مشکلات اساسی دانشآموزان در این سن داشتن ارتباط با جنس مخالف و در واقع دوستی با نامحرم است. هدف اصلی این بیشتر بدانیم، مورد بحث قرار دادن این موضوع است تا دانشآموزی که به دنبال راهکار است به راحتی بتواند راه حل مشکل خود را بیابد. گامهایی که ذکر شده است ذکر خداوند، مبارزه با تخیلات، زیاد کردن ارتباط عاطفی با خانواده و قطع ارتباط، راهکاری عملی برای قطع کردن این نوع ارتباطات است. گامهایی که کاملا عملی است و با مشاوره با کارشناسان متعددی ارائه شده است. طبیعی است که این گامها برای عده قابل توجهی که این مشکل را دارند قابل اجرا و عملی است ولی در مواردی هم ممکن است پاسخگو نباشد. در این موارد بهترین راهکار مراجعه به مشاوران امین که در مسائل دینی خبره باشند و بتوانند مشاورههایی کاملا دینی و مورد رضایت خداوند ارائه بدهند است.
د) اندیشه و تحقیق
در این قسمت سه تمرین طرح شده است.
در تمرین اوّل، دانشآموزان باید راههای تقویت محبت به خداوند را ذکر کنند؛ مانند تفکر در آیات الهی، استفاده از مناجاتها و اشعاری که در حمد و ثنای خداست، استفاده از سخنرانیها، استفاده از فیلمهای مناسب و آموزنده و ...
در تمرین دوم، راههای بیزاری و دوری از باطل و باطلصفتان خواسته شده، مانند شناخت مصداقها و نمونههای باطل و تحقیق پیرامون رفتار آنان، بررسی عواقب و سرنوشت باطلپیشگان، استفاده از سخنرانیها و فیلمهای مناسب و ...
تمرین سوم، دربارة صداقت در دوستی است. دانشآموزان براساس آنچه در این درس آموختهاند، باید بتوانند توضیح دهند که چه کسی با خدا صادق است و چه کسی نیست.
پاسخ این است که دوستی با خداوند، آثار و تجلیاتی دارد که اگر این آثار و تجلیات موجود باشد، شخص میتواند دریابد که در دوستی با خدا صادق است. آثار دوستی با خدا در درس توضیح داده شده است؛ پس، کسی میتواند بگوید با خدا دوست است که ببیند واقعاً دوستان خدا را هم دوست دارد، نه کسانی را که اهل فساد و گناهاند؛ همچنین، از دستورات خداوند پیروی میکند نه اینکه دست به گناه میزند و هربار هم آن را توجیه میکند؛ راه رسیدن به خدا را دوست دارد و بالاخره، با کسانی که دشمن خدا هستند، دشمنی قلبی و عملی دارد.
هـ) پیشنهاد
پیشنهاد اول: دربارة مبارزات پیامبران و امامان با زشتیها و ستمکاری است. دانشآموزان میتوانند با مراجعه به قرآن کریم و کتابهای تاریخی و سیرهها، نمونههایی از این مبارزات را یادداشت کرده و در کلاس بازگو کنند. این فعالیت به دانشآموزان نشان میدهد که چگونه عشق و محبت پیامبران و امامان به خداوند، آنان را به مبارزهای سرسختانه و همیشگی با بدیها و زشتی کشانده است.
پیشنهاد دوم: دربارة مبارزات امام خمینی (ره) است که در زمان ما و عصر حاضر اتفاق افتاده است تا دانشآموزان توجه کنند که یکی از پیروان بزرگ پیامبر اکرم (ص) در عصر حاضر چگونه راه ایشان (آن حضرت) را پیموده است.
الف) دانستنیهای ضروری و اطلاعات مورد نیاز معلم
معلم میتواند از اطلاعات زیر در هنگام تدریس استفاده کند.
1. کلمة حبّ و مشتقات آن 95 بار در قرآن کریم آمده است و در چهل آیة قرآن، با استفاده از کلمههای «یحبّ» و «لایحبّ» به صراحت گفته شده است که خداوند چه کسانی را دوست دارد و چه کسانی را دوست ندارد.
2. نکاتی از مرحوم علامة طباطبائی دربارة حبّ و عشق الهی:
«- حبّ عبارت است از علاقة بین محب و محبوب یا به عبارتی انجذاب بین علت و معلول یا شبیه به آن؛ پس، ما افعالمان را دوست داریم تا به وسیلة آن استکمال یابیم و چیزهایی را هم که متعلق به افعال ماست، دوست داریم. محبت به «طبیعی»، «خیالی»، «موهوم» و «عقلی» تقسیم میشود.
- خداوند از هر جهت که حساب شود، اهلیت دوست داشتن را دارد؛ چون کمال مطلق است، هستی او بالذات است و ما متناهی هستیم و حبّ متناهی به نامتناهی ذاتی است و از بین نمیرود. همچنین، خدا بر ما انعام میکند؛ آن هم به نعمتهای غیرمتناهی از نظر عدد و زمان؛ پس ما به همین دلیل او را دوست داریم؛ همانطور که هر منعم دیگر را به خاطر انعامش دوست داریم.
- چون حب، یک رابطة وجودی است، پس هر چیزی خود را دوست میدارد و چون هر محبّی همة متعلقات محبوب خود را دوست دارد، پس، خداوند به این جهت که خود را دوست دارد، خلق خود را نیز دوست دارد».[26]
3. تولّی و تبرّی در همة موجودات:
آیتالله جوادی آملی از مرحوم خواجه نصیر نقل میکند که «آنچه در نوع جمادات به نام دفع و جذب هست، در گیاهان نیز وجود دارد». آنگاه خودشان توضیح میدهند که «چون اگر سنگی یا خاکی بخواهد لعل شود، در بدخشان یا عقیق اندر یمن، ناچار است خاکهای مستعد و مناسب را جذب و مواد ناسازگار را دفع کند». در واقع تولّی و تبرّی در گیاهان و جمادات به صورت جذب و دفع است. «در حیوانات به صورت غضب و شهوت درمیآید؛ از این دقیقتر میشود و به صورت محبت و عداوت جلوه میکند و از این مقدار بالاتر میآید، دقیقتر میشود و به صورت ارادت و کراهت ظهور میکند. از همة اینها گذشته اگر خیلی دقیق و لطیف شد، به صورت تولّی و تبرّی جلوه میکند که این از ویژگیهای خواص اولیای حق و مؤمنان الهی است».[27]
4. هرکس در قیامت با محبوب خود محشور میشود:
روزی یکی از اعراب نزد رسول خدا (ص) آمد و از قیامت و صحنة محشر سؤال کرد؛ ایشان فرمودند: «برای قیامت چه حاضر کردهای؟»
گفت: «چیزی ندارم، اما خدا و رسولش را دوست دارم».
پیامبر (ص) فرمود: «انسان با چیزی که دوست دارد، محشور میشود».[28]
باید ببینیم درونمان چه چیزی میخواهد و محبوبش چیست؛ زیرا با همان محشور میشویم.
5. رابطة محبتآمیز جناب ابوطالب و امام علی (ع) نسبت به پیامبر (ص):
زمانی که رسول خدا (ص) و یارانش در شعب ابیطالب در محاصرة کفار بودند و خطر ترور پیامبر بسیار جدی بود، ابوطالب برای حفظ جان ایشان کارهای مختلفی انجام میداد؛ از جمله اینکه شبها به دور از چشم دیگران، محل خواب پیامبر را تغییر میداد و به فرزندش علی (ع) میگفت که در بستر پیغمبر بخوابد و به او یادآوری میکرد که این کار را برای حفظ جان پیامبر میکند. علی (ع) نیز در جواب میفرمود: «من از این کار راضی هستم و تو را اطاعت میکنم».
6. صلوات بر پیامبر و اهل بیتش، نشانة محبت به ایشان است؛ به همین جهت پیشوایان ما بر آن تأکید کردهاند و فضیلتهای بسیاری برای آن ذکر فرمودهاند.
امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) فرمودهاند: اثقل ما یوضع فی المیزان یوم القیامه الصلوه علی محمد و علی اهل بیته؛[29] «سنگینترین چیزی که در میزان در روز قیامت قرار داده میشود، صلوات بر محمد و اهل بیت اوست.
رسول خدا (ص) میفرماید:
خدا کاروانی از فرشتگان دارد که همواره در حرکتاند. وقتی به حلقههای ذکر میرسند، برخی از آنها میگویند، بنشینید. چون اهل جلسه دعا کنند، فرشتگان آمین میگویند و چون صلوات بر پیامبر فرستند، با آنها صلوات میفرستند تا اینکه تمام شود؛ سپس، برخی از ملائکه به برخی دیگر میگویند: «خوشا به حال این افراد که جلسه را ترک میکنند، در حالی که آمرزیده شدهاند».
رسول خدا (ص) میفرماید:
الصلوه علی و علی اهل بیتی تذهب النفاق.[30]
امام صادق (ع) میفرماید:
«کسی که درخواستی و حاجتی از خدا دارد، باید ابتدا بر محمد و آل محمد صلوات فرستد؛ سپس، درخواست خود را بیان کند و بار دیگر بر محمد و آل محمد صلوات فرستد. خداوند عز و جل کریمتر از آن است که دو طرف دعا را قبول کند و دعای وسط را فرو گذارد. البته این در صورتی است که شخص از صلوات در حجاب نباشد».
ب) منابع برای معلم و دانشآموز
1. جاذبه و دافعة علی (ع)؛ استاد شهید مطهری، انتشارات صدرا (برای معلم و دانشآموز)
2. دیوان حافظ (برای معلم و دانشآموز)
3. تفسیرالمیزان (ترجمة فارسی)، علامه طباطبائی، ج 1 (برای معلم)
4. سیرة نبوی، مصطفی دلشاد تهرانی، انتشارات وزارت ارشاد (برای معلم و دانشآموز)
5. فروغ ابدیت، استاد جعفر سبحانی، دفتر تبلیغات حوزة علمیه (برای معلم و دانشآموز)
6. نهضت امام خمینی، سیدحمید روحانی (برای معلم و دانشآموز)
7. سلام بر خورشید، سیدعلیاکبر حسینی (برای دانشآموز)
درس دوازدهم
یاری از نماز و روزه
الف) اهداف
3. هدف کلی: تبیین نقش نماز و روزه در تقویت تقوا و دوری از گناه
4. اهداف آموزشی:
- تبیین حقیقت تقوا
- تبیین نقش نماز در تقویت تقوا و بازدارندگی از گناه
- تبیین نقش روزه در تقویت تقوا.
- بیان برخی از احکام مربوط به روزه
ب) محورهای اصلی درس
این درس شامل محورهای زیر است:
1. نماز و روزه از عوامل تقویت تقوا و بازدارندة از گناه است.
2.تقوا به معنای حفظ و نگه داشتن خود از ارتکاب به گناه است و انسان متقی کسی است که نفس خود را از حرکت در مسیر معصیت باز می دارد.
3. توجه به اعمال و عبارتهای نماز، روحیة تقوا را در انسان تقویت میکند.
4. نماز یک برنامة روزانه برای شستوشو و پاک شدن از گناه است.
5. برخی اعمال از اثر نماز کم می کنند یا آن را به طور کامل از بین می برند.
5. اگر روزه با آداب ظاهری و باطنی آن گرفته شود، روحیة تقوا را در انسان تقویت میکند.
6. روزه دارای احکامی است که هر مسلمانی باید آن را بیاموزد.
ج) اجزای تدریس
این درس شامل اجزای زیر است:
1. تبیین حقیقت تقوا:
محور اصلی، این درس، «تقوا» و چگونگی کمک «نماز» و «روزه» برای رسیدن به این فضیلت است. به همین جهت، لازم است دبیر در ابتدا حقیقت تقوا را توضیح دهد؛ به گونهای که دانشآموزان احساس کنند فضیلت تقوا یک فضیلت دور از دسترس و یا پیچیده و سخت نیست. تقوا لازمة هر زندگی منظم و با برنامة دینی است. ما نباید تقوا را به صورتی بیان کنیم که دانشآموزان فکر کنند، فقط پیامبران و امامان و اولیای الهی میتوانند به تقوا برسند.
هر فردی که بخواهد برنامة دینی را به اجرا درآورد و در مقابل گناهان بایستد و از فرمانهای خداوند سرپیچی نکند، نیازمند به تقوا است، یعنی باید خودنگهدار باشد.
برای تبیین بهتر این موضوع، بهتر است از نمونههای قابل درک دانشآموزان استفاده کنیم: خودنگهداری در مقابل کارهایی که ما را از درس خواندن برای کنکور بازمیدارد, یا در مقابل کارهایی که نمیگذارند ورزش را مطابق برنامه پیش ببریم ,یا در مقابل غذاهایی که برای بیماری ما مضر هستند و نیز در مقابل تقاضاهایی که دوستان ناباب دارند، میتواند مفهوم تقوا را برای دانشآموزان روشنتر کند.
2. تبیین نقش نماز در تقویت تقوا:
قرآن کریم یک ثمرة مهم نماز را بازدارندگی از فحشا و منکرات ذکر کرده است. یعنی اگر کسی نماز را به درستی برپا دارد، به حالتی میرسد که میتواند خود را در هنگام پیش آمدن گناه، حفظ کند و این حالت، همان حالت تقوا است.
در اینجا، لازم است که به دانشآموزان نشان دهیم چگونه نماز انسان را از گناه بازمیدارد. اگر این کار به خوبی صورت گیرد، دانشآموزان پاسخ یک سؤال خود را هم مییابند. آنها معمولاً این سؤال را در ذهن دارند که چرا برخی نمازگزاران مرتکب برخی گناهان، حتی گناهان بزرگ میشوند. بنابراین، باید چند نکته را برای دانشآموزان روشن کنیم:
اول، نماز هنگامی دارای آثار و فواید سازنده است که به درستی و با شرایط خود انجام شود و هر قدر این شرایط بیشتر و بهتر رعایت شود، آثار آن بیشتر خواهد بود.
دوم، اگر دیدیم نمازگزاری مرتکب گناهان میشود، درمییابیم که یک نماز سطحی و بدون شرایط بهجا میآورد و لذا تأثیر کمتری دارد.
سوم، هریک از ما می توانیم در میان خانواده، خویشان و آشنایان خود مشاهده کنیم که هر قدر توجه قلبی افراد به نماز بیشتر میشود و نماز را به خاطر خدا بزرگ میدارند و بهجا میآورند، به همان میزان کمتر به سراغ گناه میروند و معمولاً نمازگزارانی که سرسری و بدون توجه نماز میخوانند، ممکن است مرتکب گناه شوند.
چهارم، اگر عبارتهای نماز را به دقت و با توجه بیان کنیم و در حالت نماز به آنچه میگوییم واقعاً ایمان داشته باشیم، به تدریج محتوای آن عبارات در ما نفوذ میکند و بر ما تأثیر میگذارد.
در اینجا است که باید عبارتهای نماز را بیان کنیم و نشان دهیم اعتقاد واقعی به آن، سبب میشود که حالت مقابل آن را از خود دور کنیم. این کار سبب میشود که توجه دانشآموزان به عبارتهای نماز بیشتر شود و با آگاهی بیشتری نماز را بهجا آورند.
3. انجام فعالیت بررسی:
در این فعالیت، دانشآموزان به پیدا کردن منکراتی میپردازند که در مقابل محتوای نماز قرار دارند. به طور مثال:
سورة توحید، دربارة توحید الهی است و اگر کسی با توجه آن را بخواند، شرک را از خود دور خواهد کرد.
کسی که پیامبر اکرم (ص) را دوست دارد و بر او درود میفرستد، با دشمنان پیامبر دوستی نخواهد کرد.
کسی که به درگاه خدا دعا میکند و خواستهایش را در قنوت از خدا میخواهد، از دیگران درخواستی نخواهد داشت, هم چنین چون می داند کلید اجابت همه خواسته ها نزد خداست و او بر هر کاری تواناست , همیشه در سختی ها و تنگناها امید به خدا دارد و هیچگاه ناامید و مایوس نمی شود.
کسی که میکوشد در جماعت مسلمانان حاضر شود، از تفرقه و جدایی دوری خواهد کرد.
کسی که میگوید خدایا فقط تو را میپرستم، از پرستش غیرخدا خودداری میکند.
کسی که میگوید خدایا فقط از تو یاری میخواهم، دست نیاز به سوی دیگران دراز نخواهد کرد.
4.تبیین بخش « بیشتر بدانیم»
در این بخش به یکی از پرسش های رایج دانش آموزان در خصوص نماز پاسخ داده شده است. این که علت این همه تاکید بر روی نماز چیست؟ مگر خدا به نماز ما احتیاجی دارد؟
شاه کلید پاسخ به این سوال تاکید بر این نکته است که این ما هستیم که به نماز که پل ارتباطی ما با خداست نیاز داریم نه خدا. در حقیقت نماز به ما فایده می رساند و خدا از آن بی نیاز است. این پاسخ را می توان با یک مثال به خوبی تبیین کرد:
اگر همه مردم رو به خورشید خانه بسازند چیزی به خورشید اضافه نمی شود و اگر همه مردم پشت به خورشید خانه بسازند چیزی از خورشید کم نمی شود. خورشید نیازی به مردم ندارد که رو به او کنند این مردم هستند که برای دریافت نور و گرما باید خانه های خود را رو به خورشید بسازند.
خداوند هم منبع همه خیرات و خوبی هاست و ذره ای به عبادت مردم نیازی ندارد این ما هستیم که با رو کردن به او از الطاف خاص الهی برخوردار می شویم و رشد می کنیم. خداوند در قرآن کریم می فرماید اگر همه مردم کافر شوند ذره ای در خداوند اثر ندارد زیرا او از همه انسان ها بی نیاز است:
ان تکفروا انتم و من فی الارض جمیعا فان الله لغنی حمید( سوره ابراهیم, 8)
5. اعمالی که تأثیر نماز را از بین می برند:
در این قسمت دانش آموزان را به این نکته توجه می دهیم که برخی اعمال موجب نابودی آثار روزه می شوند. دقیقا همانند کسی که مدام استخر را از آب زلال پر می کند اما به دلیل وجود سوراخ در کف استخر, این آب زلال هدر می رود و در نهایت استخر تهی از آب می شود. برخی اعمال نیز همانند سوراخهایی هستند که اثرات و برکات نماز از آنها خارج می شود. غیبت کردن, ناراحت کردن والدین, نوشیدن شراب برخی از این اعمال هستند.
تذکر: حتما در این بحث دانش آموزان را به این مساله توجه دهید که ارتکاب چنین اعمالی هیچ وقت دلیل آن نمی شود که مثلا بگوییم حالا که من غیبت کرده ام و تا چهل روز نمازم قبول درگاه الهی نیست, پس تا چهل روز نماز نمی خوانم. ارتکاب این گناهان هیچ دلیل موجهی برای ترک نماز نیست و اگر کسی نماز را با این دلیل ترک کند در آن جهان مواخذه خواهد شد. توضیح بیشتر آن که همانطور که در پاورقی کتاب نیز ذکر شده است ,عباداتی مانند نماز دو دسته شرط دارد. یکی شرط صحت و دیگری شرط کمال. نماز فرد غیبت کننده شرط صحت را دارد یعنی نمازش صحیح است و مثلا نیاز نیست بعدا قضای آن را به جا بیاورد و در قیامت به خاطر ترک نماز مواخذه نمی شود؛ اما نماز وی شرط کمال را ندارد یعنی آثار و برکاتی که بر نماز مترتب است شامل حال چنین فردی نمی شود. بنابر این اگر در روایات گفته می شود که نمازش قبول نیست منظور این است که شرط کمال را ندارد .
6. تبیین بخش« بیشتر بدانیم»
این بخش که با عنوان « دو رکعت عشق» در کتاب مطرح شده است, ذکر خاطره ای درباره اهتمام و توجه رزمندگان دفاع مقدس به امر نماز است. رزمنده ای که دو دست خود را از دست داده و از شدت درد و خونریزی بی رمق بر روی تخت افتاده است, نماز خود را فراموش نمی کند و در سخترین شرایط جسمانی به اقامه نماز می پردازد. و و. شاید این بخش تلنگر به کسانی باشد که با کوچکترین بهانه ای نماز خود را ترک می کنند یا به آن بی توجه هستند. قطعا خداونددر روز قیامت این نمونه ها را به کسانی که به بهانه های واهی نسبت به نماز بی توجه بودند, نشان می دهد و بر دلایل سست آنان برای ترک یا بی توجهی به نماز خط بطلان می کشد.
7. تبیین نقش روزه در تقویت تقوا:
آنچه که در روزهداری نمود عینی دارد، «صبر» است. هرکس که روزه گرفته باشد، حالت صبر در مقابل خوردن و آشامیدن را تمرین کرده است. صبر، به تدریج سبب تقویت حالت خود نگهداری در انسان میشود.
البته باید بکوشیم که دانشآموزان را متوجه کنیم که روزه، فقط نگهداری خود از خوردن و آشامیدن نیست. باید علاوه بر نگهداری خود از خوردن و آشامیدن، حفظ نفس در مقابل سایر گناهان هم مورد نظر باشد.
از اینرو، باید علاوه بر دهان، اعضای دیگر را هم وارد روزه کرد و روزة آنها را توضیح داد. روزة گوش، چشم، زبان، دست و پا و ... . حفظ خود از گناهان مربوط به گوش، چشم و زبان و مانند آن باید در ماه رمضان تمرین شود تا در سایر ماهها هم ادامه یابد.
8. انجام فعالیت «بررسی»
انجام این فعالیت توسط دانش آموزان, آنان را متوجه می کند که روزه داری فقط تحمل گرسنگی و تشنگی نیست. رسول خدا( صلی الله علیه و آله) که آورنده حکم روزه است, خود روزه حقیقی را مشخص کرده است و فرموده است که باید روزه به گونه ای انجام شود که علاوه بر تحمل تشنگی و گرسنگی, صفت تقوا و خود نگه داری از گناه نیز در ما پدید آید. از این رو بهترین عمل در ماه رمضان ترک گناه دانسته شده است.
9. توضیح دربارة احکام روزه:
دانشآموزان در دورة اول متوسطه با احکام اصلی روزه، آشنا شدهاند. اما برای یادآوری، لازم است که بار دیگر این احکام مرور شود.
برخی باطلکنندههای روزه، مانند استمنا در کتاب درسی نیامده است. دبیران باید شرایط کلاس را در نظر بگیرند و در صورت نیاز، در این باره توضیح دهند.
برخی احکام ویژة دختران وجود دارد که دبیران باید با مراجعه به یک رساله، آن احکام ضروری را به اطلاع دانشآموزان برسانند.
10. انجام فعالیت کلاسی:
این فعالیت، به خاطر آن است که دانشآموزان بدانند باید مرجع تقلید داشته باشند و برای احکام ضروری خود به رسالة آنها مراجعه کنند. البته حکم مسائلی که در این فعالیت آمده، میان فقها واحد است و اختلافی نیست. اما بهتر است رسالهای به کلاس بیاوریم و پاسخ را از رساله استخراج کنیم یا از دانشآموزان بخواهیم که پاسخ این مسئلهها را در منزل از رساله به دست آورند و در جلسة بعد ارائه دهند.
- اگر روزهدار سهواً چیزی بخورد، روزهاش باطل نیست.
- اگر روزهدار چیزی را که لای دندانش مانده است، عمداً بخورد، روزهاش باطل میشود.
- انسان نمیتواند به خاطر ضعف، روزة خود را بخورد؛ ولی اگر ضعف او به قدری باشد که معمولاً نمیشود تحمل کرد، میتواند افطار کند.
- روزهدار نباید غبار غلیظ و دود سیگار و تنباکو و مانند آنها را به حلق خود برساند.
- اسفراغ کردن به خودی خود روزه را باطل نمی کند اما استفراغ عمدی یعنی این که انسان خودش دست در حلق خود کند تا بالا بیاورد باطل کننده روزه است.
د) اندیشه و تحقیق
در این قسمت چند سؤال دربارة نماز طرح شده است تا دانشآموزان بدانند که نیازمند داشتن توضیحالمسائل هستند.
پاسخ سؤال اول: در صورتی که قبل از رسیدن به آن مکان چیزی نخورده و نیاشامیده باشد.
پاسخ سؤال دوم: این مسافر نمیتواند در آن روز، روزه بگیرد.
پاسخ سؤال سوم: روزة خود را باید ادامه دهد.
پاسخ سوال چهارم:
هـ) ارزشیابی از موارد یادگیری
موارد زیر باید مورد ارزشیابی قرار گیرد:
- تبیین حقیقت تقوا و تأثیر آن در دوری از گناه
- تبیین نقش نماز در بازدارندگی از گناه
- انجام فعالیت بررسی
- بیان نکات اصلی احادیث مربوط به نماز
- تبیین تأثیر نماز در زندگی روزانه
- تبیین روزه و تأثیر آن در تقویت تقوا
- انجام فعالیت بررسی
- بیان احکام روزه
- انجام فعالیت تکمیلی
- توضیح نکات بیشتر بدانیم
- پاسخ به سؤالهای اندیشه و تحقیق
- انجام فعالیت پیشنهاد
- همکاری و مشارکت در تدریس
اطلاعات ضروری برای معلم
1. آثار و فواید روزه:
- امام علی (ع): با روزه گرفتنهای دشوار در روزهایی که واجب است، اندامهایشان با این کار آرام میگیرد و دیدههایشان خاشع و جانهایشان خوار میگردد و دلهایشان سبک میشود و خودبینی از ایشان به وسیلة این عبادتها، زدوده میگردد.
- حضرت زهرا (س): روزه، تثبیتکنندة اخلاص است.
- امام صادق (ع): بهراستی خداوند روزه را واجب کرده تا به وسیلة آن بین اغنیا و فقرا، مساوات و برابری به وجود آید و این برای آن است که ثروتمندانی که هرگز درد گرسنگی را احساس نکردهاند، به فقرا ترحم کنند ... .
- امام رضا (ع): روزه برای درک درد گرسنگی و تشنگی است ... تا بنده ذلیل، خاشع، متضرع و صابر باشد.
- الکسیس کارل: در روزهداری، تمام اعضای بدن مواد خاص خود را برای نگهداری و تعادل محیط داخلی و قلب، مصرف میکنند و به همین دلیل، روزه تمام بافت بدنی را میشوید و آنها را تازه میکند.
- براساس تحقیقات دکتر پائول براگ، روزه باعث افزایش ظرفیت یادگیری، افزایش آرامش جسم، پیدا کردن دید مثبت به آینده، دفع سموم بدن، پاکسازی رگها و جلوگیری از بیماریهای قلبی و کاهش خطر ابتلا به دیابت و آلزایمر میشود.
- تحقیقاتی که توسط دکتر قهرمانی و همکارانش به منظور بررسی تأثیر روزه بر سلامت روانی افراد بر روی 200 نفر از افراد در دو مرحلة قبل و بعد از ماه رمضان صورت گرفت، نشان داد که روزهداری باعث کاهش علائم اضطراب، بهبود در عملکرد اجتماعی و کاهش افسردگی میشود.
(بررسی تأثیر روزهداری بر وضعیت سلامت روانی، مجموعة مقالات اسلام و بهداشت روان، ج 1، پژوهشکدة فرهنگ و معارف).
2. برخی احکام مورد نیاز دربارة روزه:
- پر کردن یا جرمگیری و کشیدن دندان در ماه رمضان، زمانی جایز است که مطمئن باشیم آبی که به وسیلة دستگاه وارد فضای دهان میشود یا خون، وارد حلق نمیشود.
- فرو بردن خلط، چنانچه به فضای دهان نیامده باشد، اشکال ندارد.
- تنفس بخار حمام در هنگام روزه، مانعی ندارد.
- استفاده از عطر، شامپو و کرم در ماه رمضان، مبطل روزه نیست.
- کسی که به حرمت استمنا آگاهی نداشته باشد و بدون غسل، نماز و روزه میگرفته است، بنا بر فتوای امام و بعضی دیگر از مراجع، اگر واقعاً جاهل به حکم مسئله بوده و در تحقیق و سؤال کوتاهی نکرده باشد، روزهها قضا ندارد ولی نمازهایی را که بدون غسل خوانده است، باید قضا کند.
- اگر روزه در ماه مبارک رمضان به وسیلة استمنا باطل شود، در صورتی که شخص علم به بطلان روزه با استمنا داشته و یا احتمال بطلان آن را میداده است، علاوه بر قضا، کفارة جمع هم بر او واجب میشود (یعنی 60 روز روزه به همراه اطعام 60 فقیر).
- کفارة روزهخواری، به ازای هر روز، گرفتن 60 روز روزه و یا اطعام 60 فقیر است.
منابع
1. فلسفة روزه برای جوانان، اسدالله محمدینیا، نشر سبط اکبر (برای دانشآموز)
2. اهمیت پزشکی روزه در سلامت انسان، حبیبالله جعفری، انتشارات امیرکبیر (برای معلم و دانشآموز)
3. اهمیت روزه از نظر علم روز، احمد صبور اردوبادی، انتشارات رسالت قلم (برای معلم و دانشآموز)
4. روزه از دیدگاه قرآن و عترت، سیدجعفر میرعظیمی، نشر رسالتی (برای معلم)
5. جشن میهمانی خدا، مهدی جعفری، مرکزترجمه و نشر کتاب (برای معلم و دانشآموز)
6. روزه درمان بیماریهای جسم و روح، سیدحسین موسوی، دفتر تبلیغات اسلامی (برای معلم و دانشآموز)
7. رهتوشة رمضان، رضا قربانیان، پیام عترت (برای معلم و دانشآموز)
8. روزه و رمضان، محمدحسین فلاحزاده، سازمان تبلیغات اسلامی
- ۹۶/۰۹/۰۶